چکیده:
حدیقه سنایی از امهات متون ادب فارسی و پایه گذار سبک نوینی در شعر از نظر موضوع و محتواست. حدیقه اگرچه یک مثنوی نسبتا طولانی است اما گاه مفهومی را با ایجاز کامل بیان می کند که فهم دقیق آن نیازمند شرح و تفصیل است. از جمله بیت هایی که سنایی باجمال مطرح کرده است اما فهم و درک آن نیازمند شرح مفردات برای فهم کل بیت است، می توان به دو بیت زیر اشاره کرد: در مقامی که جبرئِیل امینجبرِئیلی بدان همه صولت(سنایی، 1368: 62) عقل را خود کسی نهد تمکینکم ز گنجشکی آید از هیبتدر این بیت که اصل موضوع ناتوانی عقل در شناخت و معرفت باری تعالی است، چند واژه مرتبط با هم دیده می شود که به دلیل ناسازگاری ظاهری فهم بیت را مشکل می سازد: عقل، جبرئیل، گنجشک، هیبت و صولت. در اینجا جبرئیل براساس فلسفه مشاء و اندیشه های سهروردی همان عقل است، صولت جبرئیل به عظمت و بزرگی او نظر دارد وقتی پیامبر(ص) از مقام خاکی به او می نگرد. گنجشک یا صعوه نیز جبرئیل است وقتی در مقام هیبت قرار دارد و پیامبراکرم از افق اعلی بدو می نگرد. روش تحقیق در این مقاله همان روش اسنادی و مراجعه به متون و مستند کردن مطالب به آن است و نتیجه کلی نیز بیان عجز و ناتوانی عقل در شناخت و معرفت خداوند و بر طرف شدن معمای این دوبیت است.
Sanaii’s Hadiqeh is one of the canonical works of Persian literary texts. Sanaii is the founder of a new style of poetry in terms of its subject-matter and content. Hadiqeh, though a relatively long Mathnavi, sometimes expresses a concept with brevity, which needs detailed explanation anyhow. The following two distiches can be mentioned among those that Sanaii posed in brief, but their understanding requires the explanation of its constituents: In the place where Gabriel the AminWhose glory and awe is enormousIs thought to be less than a little sparrowIt would be a shame to rely on reason. In this verse, the main theme of which is the intellect's inability to know the sublime, there are several related words which make it difficult to understand the verse due to their seeming inconsistency: reason, Gabriel, sparrow, awe, and glory. Here, Gabriel is the symbol of reason based on Aristotelian philosophy as well as Suhrawardi's thoughts, the glory of Gabriel is related to his greatness and dignity when the Prophet (PBUH) looks at him from an earthly position. The sparrow or Sa’wah is also Gabriel when he is in a state of awe and the Holy Prophet looks at him from the horizon of the Supreme. In this article, using the documentary method and referring to other texts to supplement our findings, we come to this conclusion that reason is impotent and incapable in knowing or understanding God. In this way, the meaning of the verse will be clarified.
خلاصه ماشینی:
ازجمله بيت هايي که سنايي آن را به اجمال مطرح کرده ، اما فهم و درک آن نيازمند شرح مفردات براي فهم کل بيت است ، مي توان به دو بيت زير اشاره کرد: عقل را خود کـسي نهـد تمکـين در مقـــامي کـــه جبرئيـــل امـــين کــم ز گنجــشکي آيــد از هيبــت جبرئيلـــي بـــدان همـــه صـــولت در اين دو بيت که دربارة ناتواني عقل در شـناخت و معرفـت بـاري تعـالي اسـت ، چند واژة مرتبط با هم ديده مي شود که به دليـل ناسـازگاري ظـاهري فهـم بيـت را مشکل مي سـازد: عقـل ، جبرئيـل ، گنجـشک ، هيبـت و صـولت .
عقل ، جبرئيل ، گنجشک (صعوه )، هيبت ، صولت ١- مقدمه حديقة الحقيقه و شريعة الطريقه يا فخرينامۀ سنايي را بايد اولين مثنوي عرفاني و کلامي در ادب فارسي دانست که انديشه هاي شاعر به صورت تمثيلي در آن تبيين شده اسـت .
در بيت هاي قبل و پس از اين دو بيت ، سخن اصلي ابزار شناخت و معرفت انسان نسبت به خداوند است و سـخن از عجـز و نـاتواني عقـل .
زيرا سخن اصلي بيت هاي پس و پيش اين دو بيت همه از ناتواني عقل از معرفت و شناخت خداوند سخن مـي گويـد، بنابراين در اينجا نيز وجه ديگري به جز عقل براي جبرئيل نمي توان يافت .
The following two distiches are among those posed briefly by Sanai; the understanding of which requires the explanation of their constituents: In the place where Gabriel the Amin Whose glory and awe is enormous Is thought to be less than a little sparrow It would be a shame to rely on reason (Sanai, 1989, p.