چکیده:
همواره در ادبیات ژئوپلیتیک، از همگرایی میان دو کشور به عنوان در هم آمیزی سیاسی، اقتصادی و استراتژیک کشورها یاد میکنند، همگراییهای بین المللی، علاوه بر اینکه میتواند باعث ارتقاء جایگاه ژئوپلیتیکی یک کشور شود، میتواند بر گسترش نفوذ آن کشور در قلمروهای ژئوپلیتیکی نیز بیانجامد. با توجه به جایگاه و کارکرد دوکشور ایران و مصر در معادلات منطقه خاورمیانه، وجود موانع همگرایی میان این دوکشور، میتواند، پیامدهای گستردهای را در این منطقه جغرافیایی در پی داشته باشد، به این منظور پژوهش حاضر، با روش توصیفی – تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی، تبیین، مهمترین موانع همگرایی روابط ایران و مصر (2018 الی 2022) را مورد مطالعه قرار داده است. در پژوهش حاضر، جامعه آماری، صاحب نظران، کارشناسان و اساتید رشتههای ژئوپلیتیک و روابط بین الملل را تشکیل میدهند، که حجم نمونه، تعداد 50 نفر بر اساس مدل کوکران تخمین زده شد. در راستای تحلیل یافتههای تحقیق نیز، از آزمون میانگین در نرم افزار spss استفاده گردید. نتایج نشان داد، عوامل فرامنطقهای، منطقهای و داخلی از مهمترین موانع همگرایی میان دو کشور ایران و مصر میباشد، که در این میان نقش عوامل فرامنطقهای، بیش از سایر عوامل میباشد که در این بین حمایتهای مصر از تشدید تحرکات نظامی آمریکا در خاورمیانه، ایدئولوژی صدور انقلاب ایران در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، حمایت از محور مقاومت و جانبداری مصر از پیمان "صلح ابراهیم" بیشترین اثرات را در افزایش واگراییهای ایران و مصر ایفا نموده اند.
Abstract In the literature of geopolitical studies, the convergence of two countries has always been considered as their political, economic, and strategic intermingling. International convergences can both promote the geopolitical status of a country and expand its influence on geopolitical domains. Based on the status and functions played by Islamic Republic of Iran and Arab Republic of Egypt in the affairs of the Middle East, the existence of barriers to the convergence of the two countries can bring about considerably far-reaching consequences in this geographical region. Thus, the present study aimed to investigate the most significant barriers to the convergence of Iran and Egypt (in the period between 2018 and 2022). The study was applied in terms of purpose and implemented a descriptive-analytical methodology. The population consisted of all experts, specialists, and university professors in geopolitics and international relations, and Cochran’s formula(William Cochran) determined the sample size at 50. The obtained means were analyzed using SPSS(Statistical Package for the Social Sciences). The results showed that transregional, regional, and domestic factors were the most significant barriers to the convergence of Iran and Egypt, and trans-regional factors were more pronounced in this regard. In other words, Egypt’s support of the intensified military presence of the U.S. in the Middle East, the Iranian ideology of exporting its revolution to the Middle East and North Africa, Iran’s support for the resistance front, and Egypt’s approval of “Abraham Accords” have had the most significant impacts on the increased divergence between Islamic Republic of Iran and Arab Republic of Egypt..
خلاصه ماشینی:
با توجـه بـه اهمّيت کارکردي جايگاه دوکشور ايران و مصر در معادلات منطقه خاورميانه ، وجـود موانـع همگرايـي ميـان ايـن دوکشور، مي تواند پيامدهاي گسترده اي را در اين منطقه جغرافيايي در پيداشته باشد، که به اين منظور پـژوهش حاضر، با روش توصيفي - تحليلي و از نظر هدف ، کاربردي، تبيين مهمترين موانع همگرايي روابط ايـران و مصـر (٢٠١٨ الي ٢٠٢٢) را مورد مطالعه قرار داده است .
امّا در مقابل واگراييهاي بي شمار دو کشور، ايران و مصر نيز داراي برخـي از ويژگيهاي مشترک فرهنگي و سياسي مي باشند، که از جمله مهمترين آنها مي توان به عواملي نظيـر، پيشـينۀ تـاريخ کهن امپراتوري ايران و مصر، تشابه ديني و مسلمان بودن و جايگاه بالاي اسلام سياسي در اين دو کشور، تهديد امنيتـي مشترک از جانب رژيم صهيونيستي، تجربه حکومت استبدادي وابسته به غـرب در دو کشـور (محمدرضـاپهلوي درايـران ، حسني مبارک در مصر)، تجربه انقلاب در دو کشور و وجود گروه هاي انقلابي و ضد امپرياليسـتي اشـاره کـرد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، در واقع نگاه هاي متفاوت ايران و مصر به موضوع اسرائيل و در نتيجه سياست خارجي متفاوت تهران و قاهره در قبال مسئله فلسطين باعث اختلاف نظر دو کشور در اين زمينه شده است .
A comparative study of the evolution of Iran's position in Egypt's foreign policy before and after the victory of the Egyptian revolution (last decade), master's thesis, Department of Political Science, Faculty of Humanities, Islamic Azad University, Central Tehran branch.