چکیده:
در پژوهش حاضر باهدف بررسی مشکلات اجرایی شدن، سند تحول بنیادین در نظام آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران و شناخت چالش های آن انجام شده است. در این پژوهش از طریق روش فرا تحلیلی کیفی، به جمع آوری مقالات و پژوهش های مرتبط با سند آموزش و پرورش، تحلیل پژوهش های استخراج شده، استخراج داده های مورد نظر، طبقه بندی اطلاعات و داده های استخراجی و تجزیه و تحلیل اطلاعات مرتبط پرداخته شد. محقق در گام اول به توصیف سند ملی آموزش و پرورش پرداخت و در ادامه تحلیل مشخصات و مولفه های آن و در نتایج کمی و کیفی تحقیقات مرتبط با سند به صورت طبقه بندی شده در کنار هم ذکر گردید و در نهایت یافته های پژوهش از درون آن استخراج گردید. بر اساس نتایج پژوهش، سند ملی آموزش و پرورش با چالش های درونی و بیرونی درگیرد و می توان به برخی از این چالش هم چون عدم رعایت ضعف در تحلیل محیطی و تبیین وضع موجود و ترسیم وضع مطلوب، عدم توجه کامل تفاوت های فرهنگی، ضعف در نگاه عدم تصدی گری و تمرکززدایی در نظام تعلیم و تربیت و تاثیر دوسویه آن بر نظام تعلیم و تربیت کشور، مشارکت عموم، تاثیر تحولات سیاسی و دولتی بر تحول بنیادین آموزش و پرورش، تاثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی بر مسیر تحول بنیادین آموزش و پرورش و تاثیر تحولات اقتصادی بر تحول آموزش و پرورش نام برد. نتایج نشان داده است آموزش و پرورش که متکی صرف به درآمدهای دولتی باشد، تحولات و بحران های اقتصادی بر چشم انداز و مسیر توسعه آن تاثیر گذار خواهدبود. در بررسی صورت گرفته، مشخص شده است علاوه بر آنکه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، به این موضوع به طور کامل نپرداخته، در خصوص آن جهت گیری و سیاست راهبردی گویایی را در پیش نگرفته است.
The purpose of this study is to investigate implementation problems of the fundamental evolution in the education system of the Islamic Republic of Iran and identify its challenges. In this research, through qualitative meta-analytic method, articles and research related to education document, analysis and classification of data related described the National Education Document, followed by the analysis of its characteristics and components, and the qualitative and quantitative results of the document-related research. According to the results of this research, the National Education Document addresses internal and external challenges and some of these challenges can be as lacking in environmental analysis and explaining the status quo, drawing attention to cultural differences, lack of attention to cultural differences. Decentralization in the education system and its two-way impact on the education system, public participation, the impact of political and governmental developments on the fundamental transformation of education, the impact of social and cultural factors on the fundamental path of educational transformation, and the impact of economic transformation. The results show that education, which relies solely on government revenues, will affect economic outlooks and paths of economic development. In the review, it has been found that, in addition to documenting the fundamental evolution of education, it has not fully addressed this issue, and has not provided a rhetorical orientation and policy regarding it.
خلاصه ماشینی:
از آغازين روزهاي انقلاب اسلامي، ايجاد تحول در آموزش و پرورش به منظور تعميق و استمرار انقلاب فرهنگي دغدغه رهبران و مسئولان ارشد نظام نوپاي اسلامي بوده است و بر ضرورت آن پاي فشرده اند و مطالعات در زمينه چگونگي هدايت و مديريت نظام آموزش و پرورش کشور از اهميت ويژه اي برخوردار گرديد (گزارش اجمالي از روند تهيه و تدوين ، اعتبار و تصويب سند تحول راهبردي نظام تعليم و تربيت رسمي عمومي جمهوري اسلامي ايران ،١٣٩٠).
با توجه به اقدامات انجام شده طي چند سال گذشته در راستاي تحول بنيادين آموزش و پرورش و برنامه ريزي راهبردي پيش بينيشده در اين خصوص از طريق تصويب سند ملي آموزش و پرورش در شوراي عالي انقلاب فرهنگي، به نظر ميرسد لازم است موانع و چالش هاي پيش روي در مسير تحقق و اجرايي شدن برنامه بلندمدت کشور در حوزه تعليم و تربيت نيز مورد بررسي قرار گيرد.
بررسي سير تحول نظام آموزش و پرورش در سال هاي گذشته حکايت از آفت تأثير تحولات سياسي و دولتي بر مسير تحول بنيادين آموزش و پرورش کشور داشته و از جمله چالش هايي است که در مسير تحقق سند واقع خواهد شد.
ج - تأثير عوامل اجتماعي و فرهنگي بر مسير تحول بنيادين آموزش و پرورش بر اساس نتايج تحقيقات ، پديده مهاجرت ، نرخ رشد جمعيت ، خروج دانش آموزان از مدرسه براي ورود به بازار کار و هم چنين ازدواج زودهنگام دختران از جمله تحولات اجتماعي کشور است که نظام آموزش و پرورش را در نيل به اهداف پيش بينيشده در برنامه اول و دوم توسعه با چالش مواجه گردانيد.