چکیده:
هنر در دورههای تاریخی و در جغرافیاهای متفاوت از این کره خاکی، تاثیرگذاری خود را در جهت ترویج ادیان مختلف به ملتها نشان داده است. هنر همیشه از منظر فلاسفه و اندیشمندان دوران، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و بنا به تعدد ادیان و طرز تفکر اندیشمندان، مبانی نظری متفاوتی را طی کرده است. هنر از منظر سنت-گرایان، هنری قابل رشد و تعالی بشر قرار میگیرد که بتواند از قالب هنر برای هنر درآمده و در راستای سنت و تعالیم دینی و عرفانی گام بردارد تا بتواند در هر قالب و صوری که باشد، انسان را به سوی احدیت رهسپار سازد. سنتگرایان نظریات متفاوتی در مورد هنر ارایه دادند که در اکثر نظریات با یکدیگر متفقالنظر بودهاند. در این پژوهش آراء رنه گنون و تیتوس بورکهارت را از منظر هنری که به سوی هنر مقدس و هنر دینی گام بر میدارد و از میان ادیان، در دوره اسلامی از تعالیم دین اسلام بهره برده را، مورد تحلیل و بررسی قرار داده، و در نهایت برای رسیدن به یک هنر مقدس در هنر اسلامی، میبایست ریشهی هنر را در سرزمینهای اسلامی نیز مورد توجه قرار دهیم و در کنار قرار دادن این مضمون با تعالیم اسلامی بتوانیم به سوی یک هنر مقدس گام برداریم. این پژوهش، پژوهشی کتابخانهای بوده که با توجه به کتابها و مقالههایی که در این مضمون منتشر شده است، از آنها بهره گرفته شده و به توصیف و تحلیل آراء این دو اندیشمند سنت گرای قرن بیستم در حوزهی هنر میپردازد.
In historical periods and in different geographies of this earth, art has shown its influence in
promoting different religions to nations. Art has always been criticized from the point of view of
philosophers and thinkers of the era, and according to the multitude of religions and the way of
thinking of thinkers, it has gone through different theoretical bases. From the point of view of
traditionalists, art is an art that can be developed and improved by human beings, which can come
out of the form of art for art's sake and step in line with tradition and religious and mystical
teachings, so that it can guide man towards unity in any form and form. make Traditionalists
presented different ideas about art, which were in agreement with each other in most of the ideas.
In this research, the opinions of Rene Guenon and Titus Burckhardt are analyzed from the point of
view of the art that takes a step towards sacred art and religious art and among the religions that
benefited from the teachings of Islam in the Islamic period, and finally In order to achieve a sacred
art in Islamic art, we must pay attention to the roots of art in Islamic lands and by placing this
theme with Islamic teachings, we can take a step towards a sacred art. This research is a library
research that has been used according to the books and articles that have been published on this
topic and it describes and analyzes the opinions of these two traditionalist thinkers of the 20th
century in the field of art.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش آراء رنه گنون و تيتوس بورکهارت را از منظر هنري که به سوي هنر مقدس و هنر ديني گام بر ميدارد و از ميان اديان، در دوره اسلامي از تعاليم دين اسلام بهره برده را، مورد تحليل و بررسي قرار داده، و در نهايت براي رسيدن به يک هنر مقدس در هنر اسلامي، ميبايست ريشه ي هنر را در سرزمين هاي اسلامي نيز مورد توجه قرار دهيم و در کنار قرار دادن اين مضمون با تعاليم اسلامي بتوانيم به سوي يک هنر مقدس گام برداريم .
از منظر سنت گرايي، يک انسان بايد به اصولي پايبند و معتقد باشد که در او تحول و دگرگوني از نوع کمال انساني بوجود آورد و اوضاع دروني آن را به وضعيتي جديد تبديل سازد، وضعيتي از جنس ماوراءالطبيعه و مافوق بشري، که موجودات و کائنات از عالم بالا سرچشمه گرفته اند و انسان جانشين خداوند بر روي زمين ، محوريت اصلي اين مضمون را به خود اختصاص ميدهد .
بايد از منظر تعاليم سنتي و ديني به دور نبوده و در جهت کمال انساني گام بردارد، کمالي برگرفته از عالم ماوراء و رمزآلود که در قالب يک هنر و يا يک اثر هنري عينيت بخشيده شده باشد و روح الهي در کالبد آن دميده شده باشد، و تجليبخش عالم ديگر باشد.
دس عرج پ دا گنون هنر اسلامي را بصورت کلي برگرفته از سنت اسلامي ميداند و هنر اسلامي بايد برگرفته از تمدن اسلامي و الهيات (فلسفه جاويدان) باشد، بورکهارت هنر ديني را هنري ميداند که تعاليم ديني را جز وظايف خود ميداند و هنري را هنر مقدس ميداند که در کنار داشتن رمز و راز از معرفت الهي نيز سرچشمه گرفته باشد.