چکیده:
داوری روشی تراضیمحور برای فصل خصومت و جایگزین مناسبی برای دادرسی دولتی بر مدار توافق و مراضات است. از درون داوری میتوان پنجرهای نوین به قواعد امری دادرسی گشود، اما در داوری نیز گاه منافع متضاد اطراف دعوا مسیر رسیدگی را سخت و ناهموار میکند. برخی صاحبنظران اعتقاد دارند در دادرسی روابط متقابل اصحاب دعوا و دادرس بر همکاری میان آنان بنا میشود. اگر این نظریه را بپذیریم، ضرورت این همکاری در داوری دوچندان است. پرسش این جستار آن است که اگر خواندۀ دعوا که پیشتر بر اصل داوری توافق کرده است، در جریان داوری همکاری نکند و خود را نشان ندهد، تکلیف چیست؟ از یک سو در داوری قدرت داور مستند به قدرت عمومی نیست و جوهر تراضی اقتضا دارد که داور با استناد به إذنی که از طرفین دعوا دارد با نظارت آنان دعوا را فیصله دهد، و از سوی مقابل، توقف داوری به علت غیبت خودخواستۀ خوانده نباید موجب نادیده گرفتن حق دادخواهی خواهان گردد. جمع بین این دو، ضرورت داوری در غیاب خوانده را تبدیل به موضوعی جالب توجه کرده است و آنچه در ادامه میآید تلاشی برای صورتبندی اوصاف آیینی داوری در غیبت خوانده و الزامات داوران در رسیدگی و صدور رأی و الزامات دادگاه مجری رأی داور و دادگاه رسیدگیکننده به درخواست ابطال رأی است.
Arbitration is a contractual arrangement of dispute settlement. The core of arbitration as a mechanism is 'agreement' of the disputing parties. As opined by some scholars, the backbone of any procedure for dispute settlement, including arbitration, is cooperation of opposing parties. The state courts are empowered to enforce the parties' cooperation through conduct of default process in case of respondent non-participation. However, once arbitration is concerned, parties' cooperation is more important because the tribunal conduct the arbitration based on the powers conferred thereto by the parties. If one of the parties, specifically for the purpose of this article 'the respondent', decides to not participate in arbitration due to any reason, which is not ultimately considered as justified excuse, the arbitral tribunal would face with two important conflicting questions. 1) How to respect the respondent's right of due process. 2) How and to what extent the respondent's arbitrary decision not to participate affects the claimant's contractual right of access to justice. Both courts of recognition and enforcement and annulment review of a default arbitral award encounter with a number of requirements in their course of proceeding as well.
خلاصه ماشینی:
در حقوق ايران قانون داوري تجاري بين المللي مصوب ١٣٧٦ در بند ٢ مادة ٢٤ مقرر نموده است : «در صورتي که خوانده بدون عذر موجه در تقديم دفاعيه قصور کند «داور» رسيدگي را ادامه خواهد داد، بدون اينکه کوتاهي مزبور فينفسه به معناي قبول ادعاي خواهان توسط خوانده تلقي شود».
org//https:/ داوري هاي جريان يافته در غياب طرفين دعوا١ تدوين کرده است که در مادة اول آن در مقام تبيين شرايط داوري در غياب خوانده توصيه مي کند که داوران بايد از اينکه دعواي خواهان از لحاظ حقوقي و با درنظر گرفتن قانون حاکم و عرف هاي بازرگاني ادعايي قابل رسيدگي و استماع است ، اطمينان حاصل کنند و پس از آغاز داوري نيز ابلاغ واقعي تمامي مراحل داوري اعم از دستورهاي داوري ، مستندات خواهان ، لوايح دفاعي خواهان در مقام تشريح ادعاهاي خود، شهادت نامه هاي گواهان ، گزارش هاي کارشناسي و نظير آن به خوانده بايد به گونه اي مؤثر انجام پذيرد و سابقۀ تمامي اين ابلاغ ها بايد در پروندة داوري مضبوط باشد.
مراعات اصول دادرسي در داوري چندان اهميت دارد که مادة ١٤٦٤ کد آيين دادرسي مدني فرانسه دربارة آن چنين مقرر داشته است : «اگر طرفين به نحو ديگري توافق نکرده باشند، ديوان داوري آييني را که بر اساس آن به دعوا رسيدگي خواهد کرد برميگزيند بيآنکه مقيد به پيروي از آيين دادرسي دادگاه هاي دولتي باشند.