چکیده:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل چندگانگی نخبگان و معضل توسعه پس از انقلاب اسلامی میباشد. وضعیت توسعه سیاسی یک کشور تا حد زیادی بستگی به اذهان آن جامعه و بهویژه محتوای ذهنی نخبگان دارد. نخبگان سیاسی صاحبان قدرت و دارندگان مناصب عالی در یک نظام سیاسی هستند که بیشترین نقش را در پویش تحولات جامعه ایفا میکنند. سؤال اصلی پژوهش این است که: چندگانگی در رفتار نخبگان سیاسی بعد از انقلاب اسلامی چه تأثیری بر فرایند توسعه سیاسی درکشور داشته است؟ فرضیه مورد بررسی در چارچوب «نظریه نخبگان» این گونه مطرح میشود که: چندگانگی نخبگان بعد از انقلاب اسلامی، فرایند توسعه سیاسی را در کشور با تأخیر مواجه کرده است.
روششناسی پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای، ضمن تحلیل شاخصههای چندگانگی نخبگان و معضل توسعه پس از انقلاب اسلامی به ارزیابی موضوع میپردازد.
یافتهها: نقشی که نخبگان سیاسی بهعنوان صاحبان قدرت در قالب دولتهای بعد از انقلاب میتوانستند در تحول فرایند توسعه سیاسی در کشور داشته باشند، به دلیل عدم انسجام بین آنها و ارجحیت منافع شخصی و جناحی بر منافع ملت به خوبی ایفا نشد که نتیجه آن تأخیر در روند توسعه سیاسی در کشور میباشد که از مهمترین یافتههای پژوهش میباشد.
نتیجهگیری: نتیجه کلی این پژوهش نشانگر آن است که تعارض و چندگانگی بین نخبگان سیاسی، از فضای نابسامان سیاسی روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی تا اختلافات درون جناحی و فراجناحی دولتهای بعد از انقلاب اسلامی بانی روند کند توسعه سیاسی در کشور میباشد.
The state of political development of a country largely depends on the minds of that society and especially the mental content of the elites. Political elites are the holders of power and high positions in a political system that play the most important role in shaping the evolution of society. The present study seeks to answer the question: What effect has multiplicity on the behavior of political elites after the Islamic Revolution on the country's political development process? The hypothesis to answer the question in the framework of "elite theory", using a descriptive-analytical method and using library resources, is that: The multiplicity of elites after the Islamic Revolution has delayed the process of political development in the country. The study concludes that the conflict and multiplicity among political elites, from the political turmoil in the early days of the victory of the Islamic Revolution to intra-factional and supra-factional disputes of post-revolutionary governments, is a sign of slow political development in the country.key words: Political elites, political development, governments after the Islamikey words: Political elites, political development, governments after the Islamic Revolutionc Revolutionkey words: Political elites, political development, key words: Political elites, political development, governments after the Islamic Revolutiongovernments after the Islamic Revolution
خلاصه ماشینی:
يافته ها: نقشي که نخبگان سياسي به عنوان صاحبان قدرت در قالب دولت هاي بعد از انقلاب ميتوانستند در تحول فرايند توسعه سياسي در کشور داشته باشند، به دليل عدم انسجام بين آنها و ارجحيت منافع شخصي و جناحي بر منافع ملت به خوبي ايفا نشد که نتيجه آن تأخير در روند توسعه سياسي در کشور ميباشد که از مهم ترين يافته هاي پژوهش ميباشد.
نتيجه گيري: نتيجه کلي اين پژوهش نشانگر آن است که تعارض و چندگانگي بين نخبگان سياسي، از فضاي نابسامان سياسي روزهاي آغازين پيروزي انقلاب اسلامي تا اختلافات درون جناحي و فراجناحي دولت هاي بعد از انقلاب اسلامي باني روند کند توسعه سياسي در کشور ميباشد.
تضاد نخبگان و توسعه سياسي، از انقلاب تا پايان جنگ تحميلي در دوره کوتاه ١٣٦٠-١٣٥٧، به دليل وقوع انقلاب و سرنگوني حکومت استبدادي شاه و شرايط سياسي - اجتماعي خاصي که بر کشور حاکم بود، شاهد اوج گيري مشارکت و رقابت سياسي در حوزه هاي گوناگون هستيم .
کشمکش نخبگان و توسعه سياسي در دوران اصلاحات انتخابات دوم خرداد ١٣٧٦ و ديدگاه هاي رئيس جمهور، موجب تثبيت نسبي جايگاه احزاب و گروه هاي سياسي در جامعه و نيز افزايش تعداد و فعاليت آنها شد.
تعارض نخبگان در دوران عدالت محور و توسعه سياسي در همان فاصله اي که اصلاح طلبان ، به ميدان داري در عرصه هاي مختلف مشغول بودند، اگر چه جريان اصولگرا آسيب هاي گوناگوني را متحمل ميشد، اما با وجود اين آسيب ها، هيچ گاه انسجام دروني خود را از دست نداد و با هوشياري، مترصد فرصتي مناسب براي جلب آراء مردم بود.