چکیده:
دین مبین اسلام در قالب یک سری احکام و دستورات، ارائه دهنده ی برنامهای کامل برای سعادت دنیوی و اخروی بشر است. مبنای
شکلگیری انقلاب اسلامی ایران، این اندیشه ی بنیادی بود که لازمه ی تحقق اهداف دین اسلام، وجود ساختار و بستری برای اجرای
الگوی جدیدی تحت عنوان مردم سالاری دینی،،» پیوند دین با سیاست «این احکام در جامعه میباشد. انقلاب اسلامی بر اساس اصل
برای جهانیان، به ویژه مسلمانان و مستضعفان دنیا به ارمغان آورد. انقلاب خدامحور ایران از طریق تحقق عینی نظریه ی مترقی ولایت
فقیه در جامعه، انقلاب انسان محور کبیر فرانسه 2 و انقلاب حکومت محور اکتبر روسیه 3 را به چالش کشید و با تغییر هندسه ی جهان
موجب شد که برای اولین بار، بلوک غرب و بلوک شرق، برای به زانو درآوردن یک انقلاب، به تفاهم رسیدند. هدف پژوهش حاضر،
پاسخ به این پرسش است که آیا انقلاب اسلامی ایران را میتوان به عنوان یک الگوی موفق اداره ی ایران و جهان معرفی کرد؟ در این
پژوهش سعی شده است تا به اختصار و با ارائه ی توصیفی واقع گرایانه از اهداف، موانع و برکات انقلاب اسلامی، زمینهای مناسب برای
شناخت تاریخ انقلاب برای «ارزیابی صحیح کارآمدی انقلاب فراهم شود. بر اساس راهبرد مذکور در بیانه ی گام دوم انقلاب مبنی بر
می بایست ویژگیهای انقلاب اسلامی بازخوانی شود تا جوانان بدانند که میراث دار معجزه ی قرن 4،» برداشت قدمهای استوار در آینده
هستند و باید از دستاوردهای انقلاب اسلامی نگهداری کنند. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد، اینک که با تکیه بر سه رکن دین
اسلام، رهبری ولی فقیه و حضور مردم، چهل سال از پیروزی افتخارآفرین انقلاب اسلامی میگذرد، با وجود همه ی موانعی که
پیش روی آن بوده است، شجره ی طیبهای به بار نشسته است که دستاوردهای فراوان ارزشمندی در عرصههای داخلی و بین المللی به
همراه داشته است. البته ذکر این دستاوردها، به معنای نفی کاستیها نیست، بلکه معنایش این است که انقلاب اسلامی، نه تنها
توانست از بعد فرهنگی، تأثیری عمیق بر روح و اندیشه ی مردم بر جای گذارد، بلکه تحولاتی اساسی نیز در عرصههای مختلف
اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایجاد کرده است.