چکیده:
هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سوال اساسی است که نهادهای بینالمللی چگونه و از طریق چه سازوکارهایی میتوانند بر حکمرانی، بهمثابه امری داخلی در کشورها تاثیرگذار باشند؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و به نظر میرسد نهادهای بینالمللی از طریق اعمال فشار و ارائه رویههای قانونی، وضعیت توسعه انسانی در کشورهای مختلف را تغییر میدهند، در نتیجه موجب ارتقاء سطح حکمرانی در کشورها میشوند. در این پژوهش آراء دیوان بینالمللی دادگستری به عنوان نمونه موردی، بررسی شده و نتایج حاکی از این است که آراء دیوان، دولتها را در برابر کل جامعه بینالمللی نسبت به حقوق بنیادین بشر متعهد میسازد. شناسایی حق تعیین سرنوشت و حق صیانت ذات بهمثابه یافتههای گرانبهاء، در آراء دیوان قابل توجه است. نقش دیوان در توسعه و تثبیت این قواعد نیز بیتردید یکی از بارزترین نمونههای حمایت دیوان از توسعه انسانی است. از منظر دیوان، اجرای این قواعد در زمان صلح بیش از زمان جنگ ضرورت دارد و همین منجر به ارتقاء سطح حکمرانی میشود.
The purpose of the present study is to answer this main question: how and by which means can international institutions be effective on national governance in the countries? The research method is descriptive-analytic and it seems that international institutions can change the condition of human development in countries by enforcement and representation of legal procedures so they can improve the condition of governance in those countries. In this research, the judgments of the International Court of Justice were reviewed as a case study and the results showed that the verdicts of the court make the governments committed to fundamental human rights in front of the whole international society. Recognition of the right to self-determination of peoples and self-preservation as precious findings are considered important among the verdicts of the court. The role of the court in expanding and stabilizing these regulations is undoubtedly one of the most outstanding instances of its support from human development. From the perspective of the court, enforcement of these rules at the time of peace is even more essential than when there is war and this can lead to the betterment of governance.
خلاصه ماشینی:
ir چکیده هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سوال اساسی است که نهادهای بینالمللی چگونه و از طریق چه سازوکارهایی میتوانند بر حکمرانی، بهمثابه امری داخلی در کشورها تاثیرگذار باشند؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و به نظر میرسد نهادهای بینالمللی از طریق اعمال فشار و ارائه رویههای قانونی، وضعیت توسعه انسانی در کشورهای مختلف را تغییر میدهند، در نتیجه موجب ارتقاء سطح حکمرانی در کشورها میشوند.
در این پژوهش آراء دیوان بینالمللی دادگستری به عنوان نمونه موردی، بررسی شده و نتایج حاکی از این است که آراء دیوان، دولتها را در برابر کل جامعه بینالمللی نسبت به حقوق بنیادین بشر متعهد میسازد.
در پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که نهادهای بینالمللی چگونه میتوانند از طریق ایجاد سازوکارهای مناسب و یا رویههای قضایی، بر وضعیت توسعه انسانی در کشورهای مختلف تاثیرگذار باشند؟ با توجه به اینکه نقش نهادهای بینالمللی حقوقی نظیر دیوان بینالمللی دادگستری بسیار موثر و پررنگ است، نمونه موردی انتخاب شده، با این سازمان بینالمللی معطوف شده است.
این شاخصها شامل رعایت تضمین شده حقوق بشر، حق تعیین سرنوشت و حق صیانت ذات (حق حیات) میباشند که رویه قضایی دیوان بینالمللی دادگستری در این زمینه مورد بررسی قرار میگیرد.
در این قضیه، دیوان بیان کرد: «محرومیت افراد از آزادی و اعمال شدید جسمانی در شرایط دشوار بر آنها به وضوح مغایر با اصول منشور ملل متحد و اصول اساسی تعیین شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر است (ICJ Reports, 1980, para, 91).
بنابراین، در این رأی حق حیات به عنوان مبنای همه حقوق بشری و به عنوان یک حق بنیادین مورد اشاره قرار گرفته است (Human Rights Committee, General Comnient, No. 6/16.