چکیده:
تی. اس. الیوت نامی آشنا در ادبیات معاصر انگلیسی است که آثار ادبی آمیخته به نگاه فلسفی او، تاثیر ژرفی بر ادبیات معاصر عربی گذاشته است. صلاح عبدالصبور، شاعر و نمایشنامهنویس معاصر مصری، از جمله ادیبانی است که از اندیشههای او متاثر شده است. این پژوهش با روش تحلیلیتوصیفی دو اثر «سرزمین هرز» از الیوت و «سوگنامه حلاج» از عبدالصبور را بررسی کرده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد که اندیشههای فلسفی انتقادی الیوت بر دیدگاههای اجتماعی عبدالصبور، بهشدت تاثیر گذاشته است و این دو اثر با وجود چشماندازهای متفاوتی که دارند، در بیان انتقادی از وضعیت موجود، در یک قلمرو قرار میگیرند، بهگونهای که میتوان گفت «سوگنامه حلاج» نسخه شرقی و بومیشده «سرزمین هرز» است. در یکی نویسنده از فقر مادی و بیعدالتی مینالد و در دیگری، فقر معنوی و شیءوارگی انسان است که فریاد و فغان نویسنده را برانگیخته است. هر دو اثر، انتقاد به دنیای امروز است که یکی رنگی بیشتر فلسفی و دیگری، صبغهای کاملا اجتماعی به خود گرفته است. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش است که وجوه افتراق و اشتراک این دو اثر ادبی انتقادی چیست؟
Elliott, a literary celebrity in English literature. His literary works have been mixed with philosophical perspective, a profound in fluence on contemporary Arabic scholar has. Sabur Salah, an Egyptian contemporary poet and playwright, including Adybany that has in fluenced his thoughts. This analysis method - cross between the «Waste Land» Eliot and «Svgnamh Hallaj ‹Abd review has Alsbvr. The results of this study show that philosophical ideas - a critical perspective on the social Elliott Abdul Alsbvr, is severely affected. The two work together despite their differences, but expressed criticism of the status quo, are in a domain, So that we can say «Svgnamh Hallaj» East and localized version of «Waste Land» is. Of material poverty and spiritual poverty, injustice and other Nald. Both of criticism in today›s world is one color and the other philosophical, social color. This study attempts to answer these questions and share the difference between these two literary - critical is?
خلاصه ماشینی:
نتايـج بـه دسـت آمـده از ايـن پژوهـش نشـان ميدهـد کـه انديشـه هاي فلسـفيـ انتقــادي اليــوت بــر ديدگاههــاي اجتماعــي عبدالصبــور، به شــدت تأثيــر گذاشــته اســت و ايـن دو اثـر بـا وجـود چشـم اندازهاي متفاوتـي کـه دارنـد، در بيـان انتقـادي از وضعيـت موجــود، در يــک قلمــرو قــرار ميگيرنــد، به گونــه اي کــه ميتــوان گفــت «ســوگنامۀ حــلاج» نســخۀ شــرقي و بوميشــدة «ســرزمين هــرز» اســت .
ايـن پژوهـش درصـدد پاسـخگويي بـه ايـن پرسـش اسـت کـه وجـوه افتـراق و اشـتراک ايــن دو اثــر ادبــيـ انتقــادي چيســت ؟ واژگان کليـدي : ادب معاصـر عربـي، نقـد فلسـفي، نقـد اجتماعـي، اليـوت ، صلاح عبدالصبـور، سـرزمين هـرز، سـوگنامۀ حلاج.
هرچنــد خــود عبدالصبــور مدعــي اســت کــه تنهــا در شــکل و فــرم متأثــر از اليــوت اســت ، ليکــن مضمون پــردازي و پــرورش معانــي بــا ديــدي يأس آلــود بــه جامعــه و واژه گزيني هــا و بــازي دادن زيرکانــۀ شــخصيت هاي کتــاب مأســاة الحــلاج بــر ايــن عقيــده صحــه مي گــذارد ِ کـه صـلاح عبدالصبـور به واسـطۀ احساسـات سـرکش خـود، از جملـه شـاعراني اسـت کـه اشـعار پرســوز و گــداز و غمبــارش ميــان تــرس و انــدوه شــکل مي گيــرد و گاه رنــگ فلســفي بــه خــود مي گيــرد (ر.
ايـن شـکل سـمبليک رمزگـون کـه اليـوت در شـعر خـود بـه کار مي گيـرد، بـر قلـم صـلاح عبدالصبــور و بســياري ديگــر از شــاعران عــرب هم عصــر او موثــر افتــاده اســت .
بـه بـاور اليـوت و صـلاح عبدالصبـور، جهـان امـروز سـنگلاخي اسـت کـه از دل آن شـاخه هايي هــرز ســر برآورده انــد کــه در مشــرق زمين ، چوبــۀ دار حقيقت طلبــان شــده اســت و در آن ســوي زميــن ، ايــن سرشــاخه هاي خشــکيده ، ديگــر سايه ســاري بــراي آســودن آدمــي فراهــم نمي کنــد.