چکیده:
پس حمله متفقین به ایران – علیرغم اعلام بیطرفی در جنگ جهانی دوم-، تعدادی از کارکنان نظامی و مردم عادی در برابر متجاوزین ایستادگی کردند تا از کشور و مردم دفاع کرده باشند. از جمله میتوان به بسیاری از کارکنان نیروی دریایی ارتش اشاره کرد که در شمال در برابر متجاوزین شوروی سابق و در جنوب در برابر متجاوزین انگلیسی مقاومت کردند و مظلومانه به شهادت رسیدند. فرماندهی این افراد بر عهده دریابان غلامعلی بایندر بود. برایناساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و بهرهگیری از اسناد جدید به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم به فرماندهی دریابان غلامعلی بایندر چه عملکردی در برابر متفقین داشت؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که غلامعلی بایندر با توجه به اختلاف سلیقه با رضاشاه، در زمینه بیرون راندن انگلیسیها از برخی جزایر خلیج فارس و تثبیت حاکمیت ملی ایران بر جزایر فوق فعالیتهای چشمگیری کرد. در سوم شهریور 1320 نیز در یورش متفقین به ایران، نیروی دریایی ایران مقاومت زیادی از خود نشان داد که به غرق شدن ناوهای ببر و پلنگ و شهادت «دریابان بایندر» و 600 نفر از افسران، درجه داران و ناویان منجر شد.
After the allies' attack on Iran—despite Iran's declaring neutrality in the Second World War—a number of military personnel and ordinary people stood up against the aggressors to defend the country and the people. Among others, we can mention many navy personnel who resisted the former Soviet aggressors in the north and the British ones in the south and who were unjustly martyred. Admiral Gholamali Bayandor was the commander of these forces. Using new documents, the current descriptive-analytical research, aims to illuminate the performance of the Iranian Navy in World War II under the command of Admiral Gholamali Bayandor against the Allies. The results of the research indicate that Gholamali Bayandor, due to the difference in taste with Reza Shah, did significant activities in the field of expelling the British from some islands of the Persian Gulf and establishing Iran's national sovereignty in the islands. On the third of Shahrivar 1320, in the attack of the allies on Iran, the Iranian navy also showed great resistance, which led to the sinking of Stormes and the martyrdom of Admiral Bayandor and 600 officers, non-commissioned officers and sailors.
خلاصه ماشینی:
براين اساس، پژوهش حاضر با روش توصيفي - تحليلي و بهره گيري از اسناد جديد به دنبال پاسخ به اين پرسش اصلي است که نيروي دريايي ايران در جنگ جهاني دوم به فرماندهي دريابان غلامعلي بايندر چه عملکردي در برابر متفقين داشت ؟ نتايج پژوهش حاکي از آن است که غلامعلي بايندر با توجه به اختلاف سليقه با رضاشاه ، در زمينه بيرون راندن انگليسي ها از برخي جزاير خليج فارس و تثبيت حاکميت ملي ايران بر جزاير فوق فعاليت هاي چشمگيري کرد.
به رغم اينکه غلامعلي بايندر فرمانده نيروي دريايي ايران در عصر پهلوي ايران بود، ولي به دليل تضاد ديدگاه با رضاشاه به ويژه در مبارزه با انگليسي ها و همچنين مقاومت و نبرد در برابر بيگانگان متجاوز، عملکردي جدا از پهلوي اول و سياست مداران و صاحب - منصبان نظامي آن عصر دارد.
براين اساس، پژوهش حاضر با استفاده از اسناد و مدارک کتابخانه اي و به روش تاريخي - توصيفي درصدد پاسخ به اين سؤال اصلي است که نيروي دريايي ايران به فرماندهي غلامعلي بايندر در جنگ جهاني دوم چه عملکردي در مقابله متجاوزين داشت و دلايل شکست آنها چه بود؟ درباره ي پيشينه تحقيق بايد اذعان نمود، در مورد نقش غلامعلي بايندر در تقابل با دول بيگانه و زندگاني او، اطلاعات قابل توجه و پراکنده اي در دسترس است .
(۸ :۸۷ نتيجه گيري در دوره پهلوي با توجه به اينکه براي اولين بار يک نيروي دريايي نوين شکل گرفته بود و تلاشهاي غلامعلي بايندر براي تسلط بر خليج فارس و تقويت حاکميت ايران بر اروندرود تثبيت شده بود، حمله متفقين در شهريور ۱۳۲۰ه .