چکیده:
هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی ساختاری رابطة شخصیت با شایستگی تحصیلی با میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و بهلحاظ هدف کاربردی بود. جامعة آماری این پژوهش را تمام دانشآموزان دختر دورة متوسطۀ دوم در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر تهران تشکیل دادند که از میان آنها 610 دانشآموز به روش نمونه گیری چندمرحلهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه پنجعاملی نئو کاستا و مکری (NEO-F)، مقیاس ارزیابی شایستگی تحصیلی (ACES) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی ادراک شده (PASE) بود. دادهها با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری و به کارگیری نسخه 24 نرمافزار AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان میدهد، مدل ساختاری با دادههای گردآوری شده برازش قابل قبول دارد. در این پژوهش ضریب مسیر غیرمستقیم بین وظیفهشناسی و برونگرایی با شایستگی تحصیلی مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. همچنین ضریب مسیر غیرمستقیم بین روانرنجورخویی و شایستگی تحصیلی منفی و در سطح 01/0 معنادار بود. به نظر میرسد خودکارآمدی تحصیلی از جمله تظاهرات ویژگیهای شخصیتی است که بر ادراک شایستگی در دانشآموزان تأثیر میگذارد. براساس نتایج پژوهش حاضر، به مشاوران مدارس، بالینیگران و درمانگران حوزۀ کودک و نوجوانان، سنجش و ارزیابی میزان خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان برای شناسایی و درنظرگرفتن تظاهرات آن بر شایستگی تحصیلی دانشآموزان پیشنهاد میشود.
The purpose of this study was to develop a structural model of the relationship between personality and academic competence mediated by academic self-efficacy. The research method was descriptive-correlational and the purpose of the research was applied. It is practical in terms of purpose. The statistical population of this study included all female high school students in the academic year 2020-2021 in Tehran, of which 610 students were selected by multistage random sampling. The instruments used in the present study included the NEO Five-Factor Inventory by Costa & McCrae (NEO-FFI), Academic Competence Evaluation Scale (ACES), and Perceived Academic Self-Efficacy Scale (PASE). The data were analyzed by structural equation modeling using version 24 of AMOS software. The results showed that the structural model had acceptable agreement with the collected data. In this study, the indirect path coefficients between conscientiousness and extraversion and academic competence were positive and significant at the 0.01 level, and the indirect path coefficient between neuroticism and academic competence was negative and significant at the 0.01 level. Academic self-efficacy seems to be one of the expressions of personality traits that influence students’ perception of competence. Based on the results of this study, school counselors, therapists, and child and adolescent therapists are recommended to measure and assess students’ level of academic self-efficacy in order to identify and consider its manifestations on students’ academic competence.
خلاصه ماشینی:
در این میان ، تفاوت های فردی نیز در ویژگی های شخصیتی بر احساس خودکارآمدی افراد در اموری مانند تحصیل مؤثر هستند؛ بدین ترتیب به نظر می رسد ویژگی های شخصیتی به دلیل وجود خودکارآمدی تحصیلی با شایستگی تحصیلی در ارتباط هستند؛ با این حال پیشینۀ پژوهش نشان می دهد در بررسی روابط این متغیرها در قالب طرح های الگویابی خلأ پژوهشی مشاهده می شود و بررسی این روابط در قالب الگویابی معادله های ساختاری نوآوری پژوهش حاضر به شمار می آید؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر پاسخ گویی به این سؤال بوده است که آیا الگوی ساختاری پژوهش -که در آن فرض شده است ویژگی های شخصیتی با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی با شایستگی تحصیلی رابطه دارند- با داده های گردآوری شده برازش دارد.
نتایج این پژوهش با نتایج حاصل از پژوهش های زیر همسویی دارد: پژوهش های پورسید و خرمائی (١٣٩٨) و هارتمن و بتز (٢٠٠٧) که به اثر ویژگی های شخصیتی بر خودکارآمدی افراد پرداخته اند؛ عرب زاده ، کاوسیان و کریمی (١٣٩٧) و زوفیانو و همکاران (٢٠١٣) که نقش خودکارآمدی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را بررسی کرده اند؛ فریدونی ، نادی نجف آبادی و بساکنژاد (١٣٩٣) و کبیری ، عرب زاده و قاسمی اصل (١٣٩٧) که به نقش انگیزشی ویژگی های شخصیتی بر احساس شایستگی اشاره داشته اند.
در تبیین رابطۀ مثبت برون گرایی با شایستگی تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی می توان گفت داشتن تفکر انعطاف پذیری بیشتر و توانایی بازسازی شناختی و رفتار به شیوه های انعطاف پذیر که از تجربۀ عاطفۀ مثبت نشئت می گیرد، موجب می شود افراد برون گرا هنگام مواجهه با عوامل تنش زا مقابلۀ فعال تر و سازگارانه تری داشته باشند؛ زیرا این افراد بیشتر به دنبال کمک طلبی از دیگران هستند و در این کار موفق خواهند بود (عباسی ، میردریکوند، اداوی و حجتی ، ١٣٩٦؛ لیوینگستون و همکاران ، ٢٠١٥).