چکیده:
هدف: هدف این پژوهش مقایسهی تاثیر آموزش مهارتهای شناختی _ اجتماعی و آموزش عقلانی، عاطفی رفتاری بر کاهش باورهای نامعقول نوجوانان دارای گرایش به رفتارهای پرخطر بود. روش پژوهش: روش این پژوهش شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون _ پسآزمون و گروه کنترل با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان دختر دوره متوسط دوم منطقه هفت آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1399_1398 بود. با روش نمونه-گیری خوشهای 36 آزمودنی (هر گروه 12 آزمودنی) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه باورهای نامعقول جونز (1969) بود. یک گروه مداخله مهارتهای شناختی – اجتماعی و یک گروه مداخله عقلانی، عاطفی و و یک گروه هیچ مداخلهای دیافت نکرد. تحلیل دادهها با نرم افزار SPSS نسخه 25 با بهرهگیری از آمارههای توصیفی و تحلیل واریانس آمیخته صورت گرفت. یافتهها: یافتهها نشان داد آموزش مهارتهای شناختی _ اجتماعی به کاهش همه مولفههای باورهای نامعقول به استنثای اجتناب از مشکل منجر شده و آموزش به شیوه عاطفی، عقلانی و رفتاری نیز به کاهش درماندگی در برابر تغییر و اجتناب از مشکل منجر شده است (P <0/05). تفاوت معناداری میان دو گروه آزمایش مشاهده نشد (05/0 <P). نتیجهگیری: روان شناسان میتوانند جهت تعدیل کاهش باورهای نامعقول در دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر از آموزش عاطفی، عقلانی و رفتاری و همچنین آموزش مهارتهای شناختی – اجتماعی استفاده کنند.
Aim: The aim of this study was to compare the effect of cognitive-social skills training and rational, behavioral emotion training on reducing irrational beliefs of adolescents with a tendency to high-risk behaviors. Method: The method of this research was quasi-experimental with pre-test-post-test design and control group with one month follow-up. The statistical population included female students of the second secondary course of the seventh education district of Tehran in 2019-2020. 36 subjects (12 subjects in each group) were selected as the sample by cluster sampling method. The research instruments the Jones irrational Beliefs Questionnaire (1969). One group of cognitive-social skills intervention, one group of rational, behavioral and emotional interventiand one group did not receive any intervention. Data analysis was performed using SPSS software version 25 using descriptive statistics and mixed analysis of variance. Results: The results showed that cognitive-social skills training reduced all components of irrational beliefs except problem avoidance and emotional, rational and behavioral training also reduced helplessness against change and problem avoidance (P <0.05). No significant difference was observed between the two experimental groups (P <0.05). Conclusion: Psychologists can use emotional, rational and behavioral education as well as cognitive-social skills training to moderate the reduction of irrational beliefs in students with high-risk behaviors.
خلاصه ماشینی:
مقايسه اثربخشي آموزش مهارت هاي شناختي اجتماعي و آموزش به شيوه عاطفي، عقلاني و رفتاري بر کاهش باورهاي غيرمنطقي نوجوانان داراي گرايش به رفتارهاي پر خطر زهرا لواساني دانشجوي دکتري گروه روانشناسي ، واحد تهران مرکزي ، دانشگاه آزاد اسلامي ، تهران ، ايران / خديجه ابوالمعالي الحسيني * دانشيار گروه روانشناسي، واحد تهران شمال ، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران ، ايران / سوزان اماميپور دانشيار گروه روانشناسي ، واحد تهران مرکزي ، دانشگاه آزاد اسلامي ، تهران ، ايران / دريافت : ١٤٠٠/٠٢/٢٠ پذيرش : ١٤٠٠/٠٤/٢٨ ايميل نويسنده مسئول : Kh. abolmaali@iau-tnb.
رويکرد شناختي _ اجتماعي با تکيه بر اصول يادگيري اجتماعي ٢ و اصلاح ابعاد شناختي ضمن زمينه سازي براي رفع بدکارکرديهاي رفتاري و تقويت مهارت هاي شناختي و اجتماعي، توانمندي افراد را براي رسيدگي به تکاليف مختلف زندگي بهبود ميبخشد (اشعري و حسني، ١٣٩٣)؛ در همين رابطه نتايج پژوهش ها نشان داده اند که اين نوع از آموزش ها براي دانش آموزان بويژه براي بهبود عملکرد ذهن و حل مشکلات رفتاري اثربخش است (صديقي، ميکائيلي و عيسي زادگان ، ١٣٩٧؛ يگانه ، حسين خانزاده و زربخش ، ١٣٩٢).
*** پرسشنامه باورهاي غيرمنطقي (به تصویر صفحه رجوع شود) (به تصویر صفحه رجوع شود) Comparing the effectiveness of social cognitive skills training and emotional, rational and behavioral training on reducing irrational beliefs of Adolescents with a tendency to risky behaviors *3 Zahra.