چکیده:
هنگامیکه از cogito sum سخن میگوییم مرادمان چیست؟ اشارة این الفاظ در بهکار بردنشان به چه چیزی است؟ نخستین بار به چه صورتی به دیده آمدهاند؟ چه طور پیشرفت کردهاند؟ و همزمان پیشرفت چه مفاهیمی هستند؟ مقالة حاضر بر آن است تا کوگیتو سوم را در ابعادی صوری و مفهومی موردبررسی قرار دهد. لذا از ساختار صوری و مفهومی کوگیتو سوم و چرایی و چگونگی آنها میپرسد تا بر مدار آن بتوان بهسوی وجه پرسشبرانگیز پرسش کوگیتو سوم یعنی «وجود» حرکت کرد. ازاینرو این مقاله گامی است در راستای فراهم آوردن امکان گفتوگو با این مفهوم فلسفی یعنی امکان پاسخ به آن بر مدار وجه ضروری پرسشگری فلسفی. مراد یافتن مجموعهای از مشارکتهایی در این مفهوم فلسفی است، از خلال متونی که بر وجه پرسشگری کوگیتو سوم دلالت دارند. بر اساس فرادهش، مطلوب مورد نظر نزد مارتین هیدگر جمع آمده است. از اینرو امعان نظر در بخشی از مواجهة هیدگر با این پرسش، پیمودن این گام را ممکن میسازد.
What do we mean when we talk about cogito sum? What do these words refer to in their use? How did they appear for the first time? How have they progressed and at the same time the progress of which concepts they are? This paper aims to research cogito sum’s form and concept. Therefore, it asks about the formal and conceptual structure of cogito sum in order to move towards the questionable aspect of the cogito sum question, ie “Being”. Hence this paper is a step towards providing the possibility of dialogue with this philosophical concept, that is, the possibility of answering it on the way of necessity aspect of philosophical questioning. The aim is to find a set of contributions to this philosophical concept, through the texts that significate the questioning aspect of Cogito sum. Based on tradition, the subject is gathered by Martin Heidegger. Thus, it makes this step possible with respect to a part of Heidegger's encounter with this question.
خلاصه ماشینی:
تدقيق در «مي انديشم هستم » (cogito sum)؛ راهي به جانب مباني پرسش از وجود نزد مارتين هيدگر مژگان احمدي دانشجوي کارشناسي ارشد فلسفه غرب ، دانشگاه علامه طباطبائي ، تهران ، ايران چکيده هنگامي که از cogito sum سخن ميگوييم مرادمان چيست ؟ اشارة اين الفاظ در به کار بردنشان به چه چيزي است ؟ نخستين بار به چه صورتي به ديده آمده اند؟ چه طور پيشرفت کرده اند؟ و هم زمان پيشرفت چه مفاهيمي هستند؟ مقالۀ حاضر بر آن است تا کوگيتو سوم را در ابعادي صوري و مفهومي موردبررسي قرار دهد.
com@mojganahmadi١٩٨٣ مقدمه مفاهيم اساسي متافيزيک يعني سوژه و ابژه که به واسطۀ مسائل مطرح شده در فلسفۀ دکارت محل مناقشۀ بسياري از فلاسفۀ مدرن قرار گرفته اند، ريشه در cogito sum «ميانديشم هستم » همچون بنيادي دارند که دکارت سنگ بناي آن را به مثابۀ پرسش فلسفي عصر جديد در فلسفۀ خود قرار داده است .
بر اساس ساخت و ارتباط زباني، ضرورت حضور اين مفهوم در کل فلسفه از فلسفۀ يونان تا فلسفۀ مدرن ، خود را عيان ساخته است ؛ اما آيا ميتوان ادعا کرد که به صرف نشان دادن ارتباط صوري در مفهوم اوسيا و دلالت آن بر «وجود»، اين ضرورت به تمامي آشکار شده است ؟ و نيز آيا ميتوان وجود را که خاستگاه نخستيني پرسش گري فلسفۀ يونان است ، به مثابه خاستگاه نخستيني cogito sum نيز قلمداد کرد؟ اگر آري، امر راجع به نسبت آدمي به مثابۀ موجود انديشنده و وجود از چه قرار است ؟ بخش دوم ١.