چکیده:
زمینه و هدف: مشارکت الکترونیک کاربرد فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در فرایند خطمشیگذاری و تصمیمگیریهای عمومی، است که با پیشرفت روزافزون فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در کشور و تقاضای رو به رشد شهروندان برای دخالت مستقیم در امور خطمشی گذاری مطرح گردیده است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی توسعه مشارکت الکترونیک در ایران است . روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی و راهبرد بکار گرفته شده نظریه دادهبنیاد است، جامعه آماری این پژوهش شامل استادان دانشگاه، پژوهشگران خط مشیگذاری عمومی و مدیران اجرایی در زمینه طرحهای توسعه دولت الکترونیک است و نمونهگیری بهروش غیرتصادفی و ترکیب گلولهبرفی و نظری انجام شد. بدین منظور 15 مصاحبه عمیق و نیمهساختاریافته با خبرگان حوزه و 5 سند و گزارش مرتبط مطالعه شد. تحلیل یافتهها با کمک نرمافزار مکس کیو.دی.ای[1] ویرایش 12 انجام شد. یافتهها: تحلیل یافتهها در سه فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی براساس روش «اشتراوس و کوربین» منجر به ظهور 1922 کد باز، 435 مفهوم انتزاعی در قالب 28 مقوله اصلی شد که در مرحله کدگذاری محوری، روابط بین این مقولهها با استفاده از پارادایم کدگذاری محوری تبیین شد و درنهایت با کدگذاری انتخابی، 6 قضیه نظری اصلی بهدست آمد. نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد که توسعه مشارکت الکترونیک در ایران شامل توسعه سه مؤلفه خطمشی مشارکت الکترونیک، سیستم مشارکت الکترونیک و چرخه مشارکت الکترونیک در خطمشیگذاری عمومی است. از مهمترین گزارههای نظری بهدستآمده میتوان به ضرورت اتخاذ راهبرد پذیرش و گفتمانسازی در شکلگیری خطمشی مشارکت الکترونیک در ایران ازطریق مشارکت همه بازیگران توسعه مشارکت الکترونیک و در نظر گرفتن ملاحظات آنها در طراحی و توسعه سیستم مشارکت الکترونیک در کل چرخه مشارکت الکترونیک اشاره کرد. همچنین میتوان گفت در صورت توسعه مشارکت الکترونیک در ایران میتوان انتظار داشت پیامدهایی چون جامعه مشارکتجو، حکمرانی مشارکتی و درنهایت توسعه پایدار مبتنی بر مردم تحقق یابند که گامی اساسی برای تحقق مردمسالاری دینی واقعی در کشور بهشمار میآیند.
خلاصه ماشینی:
الگوي توسعه مشارکت الکترونيک در ايران ١ / حبيب رودساز٢، نيکتا شادمهري ٣ و سيدحسن سيدموسوي ٤ تاريخ دريافت : 1397/02/10 تاريخ پذيرش : 1397/06/20 چکيده زمينه و هدف : مشارکت الکترونيک کاربرد فناوري هاي اطلاعاتي و ارتباطي در فرايند خط مشي گذاري و تصميم گيري هاي عمومي ، است که با پيشرفت روزافزون فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات در کشور و تقاضاي رو به رشد شهروندان براي دخالت مستقيم در امور خط مشي گذاري مطرح گرديده است .
روش : رويکرد پژوهش حاضر کيفي و راهبرد بکار گرفته شده نظريه داده بنياد است ، جامعه آماري اين پژوهش شامل استادان دانشگاه ، پژوهشگران خط مشي گذاري عمومي و مديران اجرايي در زمينه طرح هاي توسعه دولت الکترونيک است و نمونه گيري به روش غيرتصادفي و ترکيب گلوله برفي و نظري انجام شد.
Henriksen, Rasmussen, Brandt, Buelow & Jensen 2.
محيط اقتصادي : آخرين عامل زمينه اي مطرح شده در مصاحبه ها، محيط اقتصادي است که بيانگر وضعيت شاخص رفاهي مردم و وضعيت توسعه اقتصادي کشور است ، اين عامل از دو جهت بر مشارکت الکترونيک تأثيرگذار است ، از يک سو امکان دسترسي به ابزار الکترونيکي نظير رايانه و يا گوشي هاي هوشمند که خود نيازمند بهره مندي از يک سطح قابل قبول رفاهي براي کليه افراد جامعه است و از سوي ديگر «نياز به مشارکت عمومي و اجتماعي – سياسي را مي توان جزو نيازهاي سطوح بالاي افراد، نظير نيازهاي اجتماعي طبقه بندي کرد، بنابراين براساس هرم نيازهاي مزلو، اين نياز در صورتي در جامعه به صورت فعال مطرح مي شود که سطوح اوليه نياز افراد تا حدودي تأمين شده باشد (مصاحبه شونده ١٥).
(2012) Regional Participation Model to Engage Citizens in Distant Decision-Making.
Paper presented at the International Conference on Electronic Participation.
Paper presented at the International Conference on Electronic Participation.