چکیده:
زمینه و هدف: پیشکنش بودن سازمانها ضرورت دنیای در حال تغییر است و از آنجایی که نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران باید بتواند با پیشبینی آینده از وقوع مشکلات جلوگیری کرده و پیشرو انجام تغییرات برای ساختن آیندهای مطلوب باشد، پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان پیشکنشی مطلوب نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران انجام شد. روش: روش پژوهش کمّی، هدف پژوهش کاربردی و نوع پژوهش توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش 200 نفر از کارکنان فرماندهی انتظامی استان فارس بودند که بر اساس روش سرشماری 200 پرسشنامه توزیع و 199 پرسشنامه جمعآوری شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود، روایی پرسشنامه با روش روایی صوری و محتوا تأیید شد. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 8/0 بهدست آمد. روش آماری تحلیل دادهها، کنترل فازی بود. یافتهها:یافتههای پژوهش نشان داد وضعیت مطلوب برای داشتن یک سازمان پیشکنش در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران از ترکیب ابعاد روابط انسانی، سیستم باز، فرآیند داخلی و اهداف عقلائی حاصل میشود. همچنین در فرماندهی انتظامی استان فارس در ابعاد روابط انسانی و سیستم باز، وضعیت موجود پیشکنشی بیشتر از حد نیاز است. در ابعاد اهداف عقلایی و فرآیند داخلی، وضعیت موجود پیشکنشی کمتر از میزان مورد نیاز است. نتایج: سطح مطلوب پیشکنشی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران 5/91 از 100 بود وبا توجه به اینکه در فرماندهی انتظامی استان فارس در همه ابعاد، وضعیت موجود، مطابق با وضعیت مطلوب نیست این نتیجه حاصل میشود که در این سازمان ضعف در پیشکنشی وجود دارد.
Background and Aim: Organizational responsiveness is a necessity in a changing world and since the Islamic Republic of Iran's law enforcement should be able to prevent future problems from occurring and lead to change in order to build a good future, the present study aimed to determine the optimal response rate. The Islamic Republic of Iran was detained. Method: The research method was quantitative, the purpose of applied research and the type of descriptive survey. The statistical population of the study consisted of 200 police personnel in Fars province. 200 questionnaires were distributed and 199 questionnaires were collected. The research instrument was a researcher-made questionnaire. The validity of the questionnaire was confirmed by face validity and content validity. The reliability of the questionnaire was obtained by calculating Cronbach's alpha coefficient of 0.8. The statistical method of data analysis was fuzzy control. Findings: The findings of the study showed that the desirable situation for having a proactive organization in the Islamic Republic of Iran police force came from the combination of human relations, open system, internal process and rational goals. Also in the Fars province police, the existing situation is more than anticipated in terms of human relations and open system. In terms of rational goals and the internal process, the status quo is less than needed. Conclusion: The desirable level of proactivity of IRI police was 91.5 out of 100; considering the fact that the present situation is not in accordance with the desirable situation in Fars Province Police, it is concluded that the weakness in proactivity in this organization.
خلاصه ماشینی:
با طراحي الگوي سازمان پيش کنش در نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران ، فرماندهي هاي انتظامي استان ها با ويژگي ها و مزاياي سازمان پيش کنش آشنا مي شوند و تلاش مي کنند با کمک محققان وضعيت واقعي سازمان خود را از نظر پيش کنشي با وضعيت مطلوب مقايسه کنند و با مشخص کردن کمبودهاي خود در هر يک از مؤلفه هاي ذهن آگاهي ، تاب آوري ، يادگيرندگي ، پايش گري و کنکاش محيطي ، ارتباطات درون سازماني ، حساسيت به منافع ذينفعان (مراجعان )، ضعف هاي خود را در هر يک از ابعاد سازمان پيش کنش يعني روابط انساني ، سيستم باز، اهداف عقلايي ، فرآيند داخلي شناسايي کند و با تلاش براي برطرف کردن اين نواقص از زيان هايي که در نتيجه نداشتن انعطاف پذيري و توانايي جذب مناب، نيروي کاري منسجم و نيروي کاري ماهر، طرح ها و اهداف ويژه و کارايي و بهره وري بالا، انتشار مناسب و کافي اطلاعات و ثبات و نظم متوجه سازمان مي شود، جلوگيري کنند و از جهت ديگر، مانع از بروز مشکلات ناشي از آماده نبودن براي روبرو شدن با حوادث غير منتظره و نداشتن توانايي تصميم گيري سريع در اين مواقع و انعطاف پذير نبودن و نداشتن توانايي بازگشت به حالت اوليه در مقابل فشارهايي که به سازمان وارد مي شود، نداشتن ارتباطات درون سازماني مؤثر، نداشتن توانايي يادگيري دانش هاي جديد مرتبط با فعاليت خود، در نظر نگرفتن منافع ذينفعان (مراجعان )، ناتواني در بررسي و تحليل محيط بيرون و دريافت اطلاعات مورد نياز براي سازمان شود.