چکیده:
چکیدهزمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویتبندی متغیرهای تشکیل دهنده جانشینهای رهبری در ستاد فرماندهی انتظامی استان قزوین انجام شد. جانشینهای رهبری لزوم رهبری را در بعضی از شرایط مورد تردید و پرسش قرار داده است؛ بهگونهای که پارهای از شرایط نظیر ویژگیهای شغلی، فردی و سازمانی میتواند بهعنوان جانشینی برای رهبری سازمان محسوب شوند و انجام وظیفه رهبری مدیر را غیر ضروری سازند. روش: روش پژوهش از نظر ماهیت دادهها، آمیخته و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه بخش کیفی، شامل متون و همچنین 10 نفر از خبرگان دانشگاهی در حوزه مدیریت منابع انسانی است که از نظرات آنها برای شناسایی انواع جانشینهای رهبری، استفاده شد. جامعه آماری بخش کمی نیز شامل مدیران ارشد ستاد فرماندهی انتظامی استان قزوین و نمونه آماری آن مشتمل بر 7 نفر از مدیران ارشد نیروی انتظامی است که بهشیوه نمونهگیری قضاوتی انتخاب شدند. همچنین در این پژوهش، گردآوری دادهها از طریق توزیع پرسشنامه، انجام شد. روش تجزیه و تحلیل، در بخش کیفی، روش تحلیل تم بود و برای رتبهبندی دادهها از روش سلسله مراتبی میخائیلوف استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق روایی صوری و محتوایی تأیید و پایایی آن نیز، از طریق محاسبه نرخ ناسازگاری بررسی شد.یافتهها : انجام این پژوهش، ضمن شناسایی انواع جانشینهای رهبری در نیروی انتظامی، نشان داد که نیروی انتظامی با داشتن چه اولویتی از متغیرهای تشکیل دهنده مدل جانشین رهبری، از حضور و نقش هدایتکنندگی رهبر در سازمان خواهد کاست. نتایج: اولویتبندی انواع جانشینهای رهبری در نیروی انتظامی عبارت است از: ویژگیهای ارزشی، ویژگیهای سازمانی، ویژگیهای شغلی و ویژگیهای فردی
Background and Objective: The present study was conducted with the aim of identifying and prioritizing the variables forming the successors of leadership in the headquarters of the Disciplinary Command of Qazvin Province. Leadership successors have questioned the need for leadership; in such a way that some of the conditions such as job, individual and organizational characteristics can be considered as a successor to the leadership of the organization and make it impossible for the manager to lead the task. Method: The research method is mixed in terms of data nature and applied in terms of purpose. The population of the study includes texts, as well as 10 academic experts in the field of human resource management, whose opinions were used to identify the types of leadership successors. The statistical population of the quantitative section also includes senior managers of the Qazvin Police Headquarters and its statistical sample consists of 7 senior managers of the police force who were selected by judicial sampling method. Also in this study, data collection was performed by distributing a questionnaire. The qualitative analysis method was the thematic analysis method and Mikhailov's hierarchical method was used to rank the data. The validity of the questionnaire was verified through formal and content validity and its reliability was assessed by calculating the discrepancy rate. Results and Conclusion: This study, while identifying the types of leadership successors in the police force, showed that by prioritizing the variables that make up the leadership model, the police force will reduce the presence and role of leadership in the organization. Prioritization of these factors includes: value characteristics, organizational characteristics, job characteristics and individual characteristics.
خلاصه ماشینی:
Santos, Passos, Uitdewilligen & Nübold اهميت است و اين امر نقش حضور رهبران سازماني را در موقعيت هاي خارج از سازماني بيشتر مي کند؛ به عبارتي در موقعيت هايي مي توان از حضور و نقش رهبر در درون سازمان کاست و از جانشين هاي رهبري براي انجام وظايف رهبر در سازمان استفاده کرد.
از آنجايي که نظريه جانشين هاي رهبري ادعا دارد که پاره اي از شرايط مي تواند به عنوان جانشين براي رهبري محسوب شوند و انجام وظيفه رهبري مدير را غيرضروري سازند، نظير ويژگي هاي فردي ، سازماني و شغلي (کر و جرمير، ١٩٧٨، ص ٣٧٧) و همچنين باتوجه به اين که سند چشم انداز ٢٠١٤ ايران ، نيروي انساني را با ويژگي هايي نظير فعال بودن ، مسئوليت پذير، ايثارگر، مؤمن و رضايت مندي و برخوردار از وجدان کاري و انضباط و روحيه تعاون و سازگاري اجتماعي برشمرده است ؛ که چنين ويژگي هايي لزوم توجه به ارزش هاي اخلاقي در نيروي انساني را بيشتر مي کند، از اين رو در اين پژوهش ، باتوجه به نظر خبرگان ، ويژگي ارزشي به عنوان يکي از متغيرهاي تشکيل دهنده جانشين هاي رهبري ، بررسي شد تا خلأ موجود در نظريه جانشين هاي رهبري رفع شود.
هزارجريبي ، سيدنقوي و کوليوند (١٣٩٦) پژوهشي باعنوان «الگوي جانشين پروري فرماندهان و مديران نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران »، انجام دادند و با جامعه آماري در بخش کيفي ١٥ نفر از خبرگان علمي و اجرايي ستاد نيروي انتظامي و در بخش کمي با جامعه آماري فرماندهان و مديران نيروي انتظامي (١٥٧ نفر)، به اين نتيجه رسيدند که مدل پارادايمي حاکي از آن است که پديده اصلي جانشين پروري و الگوي آن تحت تأثير شش متغير قابليت رهبري ، مديريت استعداديابي ، باورهاي ديني ، ساختار سازماني ، مشارکت جامعه با پليس و توانايي و مهارت هاي فردي قراردارد.