چکیده:
زمینه و هدف: دگرگونیهای محیط و فناوری، سازمانها را واداشته تا هر چه بیشتر بر «توانمندی کارکنان» بهعنوان ارزشمندترین سرمایۀ خود تکیه کنند. در چنین وضعیتی، «آموزش کارکنان» بهمثابه یک ضرورت انکارناپذیر در کانون توجه مدیران قرار گرفته است. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویتبندی نیازهای آموزشی ستادهای شخصی فرماندهان عالی پلیس انجام شده است.روش: این پژوهش، کاربردی و از نظر شیوۀ اجرا، پیمایشی است. جامعۀ آماری پژوهش را فرماندهان و مدیران عالی پلیس مستقر در ستاد فرماندهی ناجا (جایگاههای 18 و بالاتر) و ستادهای شخصی آنها تشکیل دادند. پژوهش در دو مرحلۀ کیفی و کمّی سازماندهی شد؛ در مرحلۀ کیفی، نیازسنجی آموزشی ستادهای شخصی فرماندهان، علاوه بر رجوع به شرح مشاغل و اَسناد سازمانی، از طریق مصاحبه با 13 نفر از خبرگان این حوزه انجام شد. انتخاب این خبرگان بهطور هدفمند و براساس دو معیار مشخص به شیوۀ گلولهبرفی انجام شد. دادههای کمّی پژوهش از نمونه 100 نفری و با کمک پرسشنامۀ روا (اجماع خبرگان) و پایا (ضریب آلفای کرونباخ 92/0 و 93/0) جمعآوری و با آزمونهای تی و فریدمن در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.یافتهها: نیازسنجی آموزشی با چهار مبنای علمی، بیست دسته نیاز آموزشی را برای ستادهای شخصی فرماندهان عالی آشکار کرد که پنج دستۀ آنها «مهارتهای پایه» نام گرفت. دو گروه فرماندهان و ستادهای شخصی آنها، ضرورت آموزش را یکسان ارزیابی کردند، اما تفاوتهایی در اولویتهای آموزشی بین دو گروه وجود داشت؛ درحالیکه فرماندهان، تشریفات اداری و شبکهسازی را اولویت میدانستند، ستادهای شخصی، بر سخنوری و مدیریت زمان تأکید داشتند. مهارتهای پایه، مهارت ارتباطی و نگرش سیستمی، برای هر دو گروه در اولویت بودند.نتیجهگیری: با توجه به معناداری تفاوت اولویت نیازهای آموزشی شناساییشده، میتوان این اولویتها را برای برنامهریزی آموزشی هدفمند، مبنا قرار داد و از مزایای رفع نیازهای دارای اولویت بهره برد.
Background and Aim: Environmental and technological changes have forced organizations to rely more and more on "employee empowerment" as their most valuable asset. In such a situation, "staff training" has become the focus of managers as an undeniable necessity. This study aims to identify and prioritize the training needs of the personal headquarters of senior police commanders.Method: This research is applied study which is conducted via a survey method. The statistical population of the study consisted of the commanders and senior managers of the police stationed at the NAJA headquarters (positions 18 and above) and their personal headquarters. The research was organized in two stages, qualitative and quantitative; In the qualitative stage, the training needs assessment of the commanders' personal staffs, in addition to referring to job descriptions and organizational documents, was conducted through interviews with 13 experts in this field. The selection of these experts was purposeful and based on two specific criteria by snowball method. Quantitative data were collected from a sample of 100 people using a valid (expert consensus) and reliable questionnaire (Cronbach's alpha coefficient 0.92 and 0.93) and analyzed by t-test and Friedman tests in SPSS software.Results: Training needs assessment with four scientific bases revealed twenty categories of training needs for the personal staffs of senior commanders, five of which were named "basic skills". The two groups of commanders and their personal staffs assessed the need for training equally, but there were differences in training priorities between the two groups; While commanders prioritized administrative formalities and networking, personal staffs focused on rhetoric and time management. Basic skills, communication skills and systemic attitude were a priority for both groups.Conclusion: Considering the significant difference in the priority of identified educational needs, these priorities can be used as a basis for purposeful educational planning and take advantage of meeting the needs of priority needs
خلاصه ماشینی:
پژوهش هاي متعدد به اين امر اذعان دارند که بـه رغـم صـرف هزينـه هـاي سـنگين براي توسعۀ منابع انساني در سازمان ها، به دلايل مختلفي ازجمله بـه علـت شـيوة ناصـحيح تعيين نيازهاي آموزشي، فقـدان رويـه رسـمي و نامناسـب و غيرقابـل اعتمـاد بـودن روش جمـع آوري اطلاعـات بـراي تعيـين نيازهـاي آموزشـي، بسـياري از سـازمان هـا از منـافع آموزش کارکنان بهره مند نميشوند؛ به عبارتي، درحاليکه آموزش ها براي سـازمان ، در حکم سرمايه گذاري هايي هستند که سازمان در بلندمدت از مزايـاي آن منتفـع مـي شـود، اما حتي سازمان هايي که برنامه هاي آموزشي را براي کارکنان خود تدوين مـي کننـد، بـا مشکلات و مسائلي نظير وجود شبکۀ متمرکز آموزشي بـدون توجـه بـه نيازهـاي خـاص سازمان ، برقرار نبودن ارتباط لازم بين سيستم آموزش با نظام پرسنلي، اعزام نشـدن افـراد خوب و شايسته براي طي دوره آموزشي و اعزام افراد بيکار و مزاحم براي سرپرستان در محيط کار، فرعي قلمداد کردن فعاليت هاي آموزشـي بـه ويـژه از سـوي مـديران ، فقـدان ارتباط لازم بين تدوين کنندگان سياست هاي آموزشي بـا مجريـان آن هـا، فقـدان ارتبـاط لازم بين محتواي برنامه هاي آموزشي با آنچه وظايف شرکت کننـدگان اقتضـا مـي کنـد، نقص در سيستم ارزيابي اثربخشي برنامه هاي آموزشي و...
Fishbowl Technique جدول ١: بنيان هاي نظري استفاده شده براي نيازسنجي آموزشي ستادهاي شخصي فرماندهان و (به تصویر صفحه مراجعه شود) روش اين پژوهش به قصد توسعۀ دانش کاربردي درزمينۀ شناسايي نيازهاي آموزشـي سـتادهاي شخصي فرماندهان و مديران عالي پليس انجام شـده اسـت و نتـايج آن مـي توانـد اسـاس برنامه ريزي ، اجرا و ارزشيابي اثربخشي آموزشي را براي اين افراد فراهم سازد و بنـابراين در دسته پـژوهش هـاي کـاربردي جـاي مـي گيـرد.