چکیده:
هدف این پژوهش ارائه و تبیین مدل وابستگی شغلی با رویکرد نظریه داده بنیاد در بانک ملی استان مازندران بود. برای دستیابی به این هدف از روش شناسی کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و با بهره گیری از رویکرد سیستماتیک استراوس و کوربین استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری دادهها از نوع باز، محوری و انتخابی استفاده شد. در این راستا، ۲۴ مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با استفاده از نمونه گیری نظری و تکنیک گلوله برفی مدیران، کارشناسان بانک و همچنین اساتید و خبرگان مدیریت انجام شده است. بر اساس یافتههای پژوهش، پدیده اصلی تحقیق «ارائه و تبیین وابستگی شغلی» نام گرفت. «عوامل سازمانی فردی و فراسازمانی» به عنوان شرایط علی ارائه و تبیین وابستگی شغلی، «نظام ارزشیابی عملکرد، نظام آموزش کارکنان، گستردگی بانک در کل کشور و چشمانداز سازمان» به عنوان عوامل بستر و یا زمینه و همچنین «شرایط حاکم بر کسب و کار، مولفههای خاص فردی و مولفههای خاص سازمانی» به عنوان عوامل مداخله گر از دیدگاه مشارکتکنندگان تحقیق شناسایی شدند.
925 / 5,000Translation resultsThe purpose of this study was to present and explain the job dependency model with the foundation data theory approach in Bank Melli of Mazandaran province. To achieve this goal, a qualitative methodology based on the data foundation method and using the systematic approach of Strauss and Corbin has been used. Open, axial and selective data coding methods were used to analyze the data. In this regard, 24 in-depth and semi-structured interviews were conducted using theoretical sampling and snowball technique of managers, bank experts as well as professors and management experts. Based on the research findings, the main research phenomenon was called "presentation and explanation of job dependence". "Individual and extra-organizational organizational factors" as causal conditions for presenting and explaining job dependence, "Performance evaluation system, staff training system, bank expansion throughout the country and the organization's perspective" as contextual factors and also "governing conditions "Business, individual-specific components and organizational-specific components" were identified as interfering factors from the perspective of the research participants.
خلاصه ماشینی:
اين که فرد به شغل خود فارغ از نوع سازمان علاقه داشته باشد و بدان افتخار کند و از اجراي آن لذت ببرد، همچنين اين که فرد احساس کند شغل او باعث بروز خلاقيت و شکوفايي او ميشود و استعدادهايش را به کار ميگيرد، موجب افزايش وابستگي شغلي فرد ميگردد؛ به گونه اي که وي 1Martin 2Hall 3Vigor 4Dedication 5Absorption 6Wang 7Ball 8Greenhaus 9Cullen 1I0nkson 11Browning حاضر ميشود خود را با عنوان شغلياش به ديگران ، معرفي و احساس کند که با اداي وظايف شغلي خود، فرد مفيدي براي سازمان و جامعه است (ديووس ١و همکاران ، ٢٠٠٩).
1Rasdi 2Noe 3Carraher 4DeCenzo 5Hall 6Individual level 7Interpersonal level 8Intergroup level 9Schnake 1A0ggression 1E1ngagement 12Hall در اين مطالعه تلاش خواهدشد يک مدل و چارچوبي براي وابستگي شغلي کارمندان بانک ملي استان مازندران ارائه شود، مطالعات زيادي در چه در داخل و چه در خارج از کشور (از جمله ؛ مال هوترا و سين (٢٠١٦)، يانگ و همکاران (٢٠١٥)، پيترو و هاگس (٢٠١٢)، واليکاس و ليکين (٢٠١٤)، ديلمقاني و همکاران (١٣٩٤)، خان محمدي قره ورن (١٣٩٤)، آهي (١٣٩١)، فرجيان سهمي (١٣٩١) ...
طراحي مدلي جهت تبيين و مديريت وابستگي شغلي کارکنان هيچگاه با روش تحقيق کيفي و نگاه جامع صورت نگرفته ، به عبارتي مقصود پژوهش اين است که ؛ با اصول فلسفي و پارادايمي رويکرد کيفي و با استفاده از روش تحقيق داده بنياد به نظريه سازي پرداخته و يک مدل مناسب و کاربردي نه تنها براي بانک ملي استان مازندران ترسيم شود، بلکه ساير نهادهاي مالي نيز بتوانند از آن بهره برداري کنند.