چکیده:
در تفکر اسلام، شیعه؛ تداوم حاکمیت الهی را در چهره امامت متجلی میبیند و جنبههای ذاتی سیاست را اصولی و آن را از مهمات پایههای دین و بالطبع امری اساسی و تحقیقی تلقی مینماید. ذهن انسان همیشه درگیر شناخت ابعاد و زوایای مختلف قدرت سیاسی بوده است و همیشه عدهای در پی یافتن پاسخی به این سوال بودهاند که چه کسی و چگونه حکومت کند؟. داشتن قدرت از شرایط اساسی موفقیت هر حکومتی در جلوگیری از هرج و مرج و اجرای قانون و ایجاد امنیت و جلوگیری از تجاوز دشمنان خارجی است. قدرت زمانی کاملا اجرا میگرددکه مشروعیت داشته باشد.دراین نگارش بر مبنای منابع نقلی و عقلی به دنبال تطبیق این موضوع هستیم که انقلاب اسلامی به عنوان الگوی قدرت سیاسی عصر حاضر، نتایج عملکردی این قدرت، چه میزان با آن مبانی مطابقت دارد؛ ولی به دلایلی که در این تحقیق آمده است ما در برقراری عدالت و اقامه قسط و مبارزه با فساد، تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم که امید است در آینده نزدیک به این مهم دست یابیم.
In Islamic thought, Shia; He sees the continuity of divine sovereignty in the face of the Imamate and considers the intrinsic aspects of politics as principled and as one of the basic ammunitions of religion and, of course, a fundamental and research matter. The human mind has always been involved in understanding the various dimensions and angles of political power, and some have always sought an answer to the question of who rules and how. Having power is one of the basic conditions for the success of any government in preventing chaos and law enforcement, and in creating security and preventing aggression. Power is exercised when it has legitimacy.In this writing, based on narrative and intellectual sources, we seek to apply the issue of how much the Islamic Revolution, as a model of political power of the present age, the functional results of this power correspond to those principles; But for the reasons stated in this study, we have a long way to go to achieve the desired point in establishing justice and installment and fighting corruption, which we hope to achieve in the near future.
خلاصه ماشینی:
در تاريخ تشيع ، انقلاب اسلامي تنها حکومتي بوده است که در جهت نيل به آن مباني حرکت کرده و لحظه به لحظه با درايت و رهبري امام خميني و مقام معظم رهبري در جهت رسـيدن به آن اهداف تلاش شــده اســت ؛ ولي به دلايلي که در اين تحقيق آمده اســت ما در برقراري عدالت و اقامه قســط و مبارزه با فساد، تا رسيدن به نقطه مطلوب فاصله زيادي داريم که اميد است در آينده نزديک به اين مهم دست يابيم .
( موســوي خميني، سيد روح الله ، حکومت اسلامي ياولايت فقيه ، ص ٨٦) مبارزه با فساد در روي زمين : آيت الله مکارم شيرازي در تبيين اين هدف رسالت انبيا که دخالت آشکار آن حضرات در سياست و مبارزه هاي اجتماعي و سياسي است ميفرمايد: اين نکته از آيات قرآن به خوبي استفاده ميشود که يکي از اهداف بزرگ بعثت پيامبران ، پايان دادن به فساد در ارض به معني وسيع بوده است .
ضرورت دولت و حکومت براي جامعه تا جايي است که حتي در شرايط اضطرار، حکومت ستمگر جائر با همه پليدي هاو زشتيهايي که دارد از بي حکومتي و فتنه و هرج و مرج بهتر است ، چنانچه اميرالمومنين در همين باره فرمودند: "ولي ســتمگرکينه توز از فتنه و هرج و مرج مداوم ، بهتر اســت " ( منتظري، حســينعلي، مباني فقهي حکومت اســلامي، ج ١، ص ٨٦) تحليل شاخص هايي از مباني انقلاب با ادله فوق آزادي بيان از مباني و دلايل ايجاد حکومت اسلامي و به دست گرفتن قدرت سياسي توسط حوزه دين ، توجه جدي به بحث آزادي بيان و به طور کلي به مقوله آزادي بود.