چکیده:
یکی از مهمترین موضوعاتی که در جامعه شناسی هر جامعهای مطرح میشود، ساختار قشربندی در آن جامعه است. قشربندی اجتماعی ریشه بسیاری از مسائل اجتماعی است، در عین حال خود نیز معلول عوامل دیگری است. درخصوص قشربندی در ایران نیز هر چند کارهای تحقیقاتی ارزشمندی وجود دارد، اما در این میان جای پژوهشی جامع که مبتنی بر آمارهای معتبر باشد، و تصویری واقعی از قشربندی در جامعه ایران معاصر ارائه نماید، خالی است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی ساختار قشربندی در ایران (1390-1355) است. این مهم با توجه به نظریات مطرح در ساختار قشربندی جامعه و همچنین آمارهای بدست آمده از سرشماریهای انجام شده، صورت گرفته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و از روش اسنادی و کتابخانهای بهره گرفته شده است. در پایان نتایج پژوهش بیانگر قشربندی جامعه ایران به چهار قشر «قشر بالا»، «قشر متوسط سنتی»، «قشر متوسط جدید» و «قشرپایین» است که در این میان سهم قشر بالا از جامعه ایران ناچیز و سهم قشر پایین نسبت به قشرهای دیگر بالاتر است. این موضوع بیانگر نابرابری در جامعه و همچنین وجود زمینههای گرایشهای پوپولیستی در جامعه ایران است.
One of the most important issues in the sociology of any society is the stratification structure in that society. Accordingly, the present article examines the structure of stratification in Iran (1976-2011). This has been done according to the theories in the stratification structure of the society and also the statistics obtained from the censuses. The research question (s) are presented as follows: "How can the stratification structure in Iranian society be plotted in 1976-2011?" "What is the share of each of the raised stratums in Iranian society?" In response to the above questions, the present study was conducted by descriptive-analytical method. And the documentary and library method has been used. In the end, the results of the research indicate the stratification of Iranian society into four strata: "upper class", "traditional middle class", "new middle class" and "lower class". Among them, the share of the upper strata of Iranian society is small and the share of the lower strata is higher than other strata.
خلاصه ماشینی:
برهمين اساس پژوهش حاضر به بررسي قشربندي اجتماعي در ايران پرداخته است و به دنبال پاسخ گويي به سوال (هاي) زير است : «ساختار قشربندي در جامعه ايران ١٣٩٠-١٣٥٥ چگونه قابل ترسيم است ؟» «هر يک از اقشار مطرح شده در جامعه ايران ، چند درصد از جمعيت جامعه را دربرمي گيرد؟» به منظور پاسخ گويي به سوالات مذکور در ادامه پس از بررسي نظريات مختلف قشربندي به ارائه چارچوبي مفهومي براي پژوهش حاضر ميپردازيم و در ادامه با توجه به آن و در قالب آن ، آمار مربوط به سرشماريهاي مختلف را بيان ميکنيم و بدين واسطه درنهايت درصدد ترسيم تصويري از قشربندي در ايران خواهيم بود.
همان طور که در جدول ١ آمده است اين گروه هاي شغلي به لحاظ جايگاه آن ها در قشربندي اجتماعي، وضع شغلي کارفرما در قشر بالا جاي ميگيرد و بقيه وضعيت هاي شغلي ديگر همگي در قشر متوسط جديد جاي ميگيرند.
همان طور که در جدول ١ آمده است اين گروه شغلي به لحاظ جايگاه آن ها در قشربندي اجتماعي، همگي وضعيت هاي شغلي آن در قشر متوسط جديد جاي ميگيرند.
مشروح اين آمار را به صورت جزئي ميتوان در جدول زير مشاهده کرد: جدول ٤: آمار وضعيت هاي شغلي در گروههاي شغلي شماره ٥، ٦، ٧، ٨ (رجوع شود به تصویر صفحه) (منبع : استخراج شده از سرشماريهاي عمومي نفوس و مسکن ١٣٩٠-١٣٥٥) ٠-٠-بررسي داده هاي مربوط به گروه شغلي شماره ٩ اين گروه شغلي همان طور که قبلا نيز ذکر شد، شامل گروه شغلي: «گروه کارکنان مشاغل ساده » ميشود.