چکیده:
سلمان ساوجی از جمله شاعرانی است که از ظرفیتهای بلاغی جملههای پرسشی در اشعارش بهطور گستردهای بهره برده است. مطالعۀ غزل سلمان ساوجی از دیدگاه تحلیل اغراض ثانوی جمله، راهی به شناخت سبک غزل و لایههای فکری وی محسوب میشود. از آنجا که سلمان در غزل، 521 پرسش بلاغی را در 39 غرض ثانوی به کار برده است؛ مطالعه غزل وی از زاویۀ منظورشناسی جملههای پرسشی، ضروری به نظر میرسد. پژوهش پیشرو اغراض ثانوی جملههای پرسشی و دستهبندی آنها را در غزل سلمان ساوجی بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانهای کاویده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد شاعر با طرح سؤال بلاغی، چهار هدف را دنبال میکند که عبارتاند از: افزایش بار عاطفی کلام، اغراق، برجستهسازی و تأکید کلام، کاهش بار آمرانه و توبیخی جمله و جلب تأیید، مشارکت و همراهی مخاطب. سلمان توانسته است از طریق چینش هنرمندانۀ واژگان و دستکاری آگاهانۀ نحوی از رهگذر آفرینش پرسشهای بلاغی، معانی تازهای بیافریند تا از طریق ایجاد تکثّر معنایی و چندلایگی در متن، بر تأثیر کلامش بیفزاید و مخاطب را با کاربرد و کارکرد چنین پرسشهای بلاغی به اقناع برساند.
Salman Savoji is one of the poets who have widely used the rhetorical capacities of interrogatives in poetry. Studying Savoji's sonnets through the analysis of the secondary purposes is a way of understanding his composition style and layers of thought. Since in sonnet 521, Savoji uses a rhetorical question with 39 secondary purposes, it seems necessary to investigate his sonnet from the intentionality perspective of interrogative sentences. The aim of the present study is to investigate and classify the secondary purposes of interrogatives in Savoji's sonnets through an archival descriptive-analytical approach. Findings suggest that the poet’s use of rhetorical questions pursues four aims; increasing the emotional burden of words, exaggeration, highlighting and emphasizing, reducing command and reprimand and gaining the approval and support of the audiences. Through rhetorical questions, Savoji has been able to create new meanings with artistic arrangement of vocabulary and the conscious syntactic manipulation. In this manner, he has also been able to make his verse more impressive and increase the influence of his words by creating semantic plurality and multilayered texts and to satisfy the audience by the use and function of such rhetorical questions.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي پژوهش نشان ميدهد شاعر با طرح سؤال بلاغي، چهار هدف را دنبال ميکند که عبارت اند از: افزايش بار عاطفي کلام ، اغراق ، برجسته سازي و تأکيد کلام ، کاهش بار آمرانه و توبيخي جمله و جلب تأييد، مشارکت و همراهي مخاطب .
سـيروس شـميسـا اين تقسـيم بندي را گسترش داده و ٢٨ غرض ثانوي را براي جمله هاي پر سشي برميشمارد که عبارت اند از: اخبار غيرمســـتقيم ، امر مؤدبانه ، تشـــويق ، نهي، توبيخ و ملامت ، اســـتفهام انکاري، اســـتفهام تقريري، اظهار مخالفت ، تمنا و آرزو، طنز و تحقير، تعظيم ، تعجب و حيرت ، کثرت ، اثبات عقيدة خود و بطلان عقيدة مخاطب ، اظهار يأس ، اظهار اميدواري، اغراق ، تنبه و عبرت ، تأکيد و جلب توجه ، ترديد، تجاهل مفيد اغراق ، اظهار بيتابي، ندامت ، استيناس و تهديد (شميسا، ١٣٨١: ١١١-١١٩).
اين غرض ٤٦ بار در غزل سلمان ساوجي به کار رفته است : ميکشد مسکين دلم تاب طناب طره ات چون کند؟ در گردن او اين طناب افتاده اســت (ساوجي، ١٣٨٩: ٢٦٣) شاعر در برابر حلقۀ طرة معشوق که همچون طنابي در گردنش افتاده ا ست ، اظهار عجز ميکند و با آوردن دو واژة «مســکين » و «چون کند؟»، اين درماندگي را برجســته ميسازد.
از آنجا که مخاطب غزل سلمان اغلب معشوق والامقام است ، شاعر نميتواند خواستۀ خود را مستقيم مطرح کند؛ بنابراين ميکوشد از معبر پرسش بلاغي، از معناي آمرانه و توبيخي کلام بکاهد تا با مخالفت کمتري مواجه شود يا از طريق تشويق غيرمستقيم ، مخاطب يا معشوق را به انجام عملي مطلوب ترغيب کند؛ زيرا هرچه درخواست تلويحيتر بيان شود، جنبۀ اجبار و الزام کلام ضعيف تر ميشود و در نتيجه ، امکان پذيرش از سوي مخاطب افزايش مييابد.