چکیده:
هر انقلابی تاثیرات کموبیش منطقهای و بینالمللی دارد و برای ایجاد عمق استراتژیک خود، پیامی را عرضه میکند. انقلاب ایران نیز دارای این ویژگی بوده و احیاگر تفکر اسلام و اسلام سیاسی بعنوان یکی از رخدادهای مهم در قرن بیستم تلقی میشود. هدف از نگارش این مقاله علتیابی بازتاب محدود انقلاب اسلامی ایران در جمهوری اسلامی پاکستان براساس نظریه پخش و با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی و شیوه کتابخانهای جهت گردآوری اطلاعات است. بنابراین در این مقاله سعی گردیده است با کاربست نظریه پخش هاگراسترند به این سوال پاسخ داده شود، چرا بازتاب انقلاب اسلامی ایران در کشور اسلامی پاکستان محدود بوده است؟ فرضیه مطروح شده این است که دلیل مشکلاتی از جمله وجود دیدگاههای متفاوتی نسبت به جریان صدور انقلاب و قدرتیابی نظامیان در مبدا و مقصد پخش یعنی ایران و پاکستان مانع گسترش افکار و اندیشههای انقلاب شده است. یافتههای برآمده از مقاله حاضر، این است که باتوجه به مشکلاتی که در ابتدای انقلاب اسلامی در دو کشور وجود داشته، جمهوری اسلامی به تدریج سیاست صدور انقلاب به -پاکستان را کنار گذاشته و به سمت گسترش روابط اقتصادی با این کشور رفته است.
خلاصه ماشینی:
بنابراین در این مقاله سعی گردیده است با کاربست نظریه پخش هاگراسترند به این سوال پاسخ داده شود، چرا بازتاب انقلاب اسلامی ایران در کشور اسلامی پاکستان محدود بوده است؟ فرضیه مطروح شده این است که دلیل مشکلاتی از جمله وجود دیدگاههای متفاوتی نسبت به جریان صدور انقلاب و قدرتیابی نظامیان در مبدأ و مقصد پخش یعنی ایران و پاکستان مانع گسترش افکار و اندیشههای انقلاب شده است.
احیاگری اسلامی در غرب آسیا در طول چهار دهه گذشته و بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تحول یافته است؛ این افزایش نفوذ اسلام را طیفی از عوامل بومی و همجواری منطقهای تسهیل کرده است؛ عواملی چون نارضایتی از راهحلهای غیرمذهبی غربی برای مشکلات اجتماعی و سیاسی، امتناع از آنچه جنبههای نامطلوب نظامهای ارزشی مدرن غرب تلقی میشود؛ احساس هرچه بیشتر غرور و هویت در میان مسلمانان که بااهمیت یافتن بیشازپیش دنیای اسلام در امور اقتصادی و سیاسی جهان زمینه مساعدی یافت و بسط تلاش گروهها و حکومتهای مسلمان خارجی برای گسترش ایمان مذهبی، احیای اسلام به طرق متنوعی در پاکستان متجلی شده؛ از نشانههای آشکار آن میتوان به مواردی نظیر، حجاب بسیاری از زنان (غالب بانوان مسلمان پاکستانی از حجابی سنتی، اسلامی برخوردارند)؛ توجه هرچه بیشتر عموم مردم و نخبگان سیاسی به نماز، روزه و سایر عبادات اسلامی؛ برنامههای مذهبی در تلویزیون؛ استناد به اسلام در سخنرانیهای سیاستمداران و مشارکت بیشتر آنان در سازمانهای اسلامی بینالمللی است (اسپوزیتو، 1397: 277).
Therefore, in this article, an attempt has been made to answer this question by applying Hagerstrand's diffusion theory, why the reflection of the Islamic Revolution of Iran was limited in the Islamic country of Pakistan?