چکیده:
رشد و ارتقای مادی و معنوی در جامعه اسلامی منوط به رعایت نظم و ایفای متعهدانه و مسئولانه نقشها و رعایت مقررات و هنجارهای قانونی و عرفی است. هرگونه اختلال در این فرایند منجر به بیتعادلی و کژکارکردهایی میشود که با نبود مدیریت، به آسیبهای اجتماعی و در صورت گسترش، به مسئله و بحران اجتماعی تبدیل میشود. با توجه به تمایز فرهنگها، هر جامعهای از ارزشها و باورهای خاصی تبعیت میکند و اخلاق و مفاسد اخلاقی را در همان گفتمان معنا میکند. نوشتار حاضر درصدد شناخت و ارزیابی مقوله «مفاسد اخلاقی» بهمثابه کژکارکردهای مختلکننده نظم قانونی و عرفی جامعه اسلامی با الهام از نظریه «اعتباریات» حکیم مسلمان علامه طباطبائی است. به نظر میرسد این نظریه با توجه به انسانشناسی اسلامی و توجه به غایت و فطرت بهعنوان رویکردی بومی با زیست جهان ایرانی ـ اسلامی سازگارتر است. روش تحقیق در این نوشتار اسنادی و توصیفی ـ تحلیلی است.
The material and spiritual growth and advancement in the Islamic society depends on observing the order, fulfilling the roles responsibly and obligingly and observing the legal and customary regulations and norms. Any disturbance in this process leads to imbalances and malfunctions, which, in the absence of management, will turn into social damage and, if it spreads, into a social problem and crisis. According to the distinction of cultures, each society follows certain values and beliefs and interprets ethics and moral corruption in the same discourse. This article seeks to recognize and evaluate the category of "moral corruption" as malfunctions disrupting the legal and customary order of Islamic society, inspired by the theory of "credibility" of Allameh Tabatabai, the Muslim schoaler. The research method is documentary and descriptive-analytical method. Considering Islamic anthropology and nature and the goal as a native approach, this theory seems to be more compatible with the life of the Iranian-Islamic world. The research method is documentary and descriptive-analytical writing.
خلاصه ماشینی:
در پژوهش حاضر نگارنده با تمرکز به ظرفيتهاي حکمت اسلامي و علامه طباطبائي درصدد پاسخ به اين سؤال آغازين است که ارزيابي و شناخت مفاسد اخلاقي و اجتماعي ذيل مفهوم «اعتباريات اجتماعي» علامه چگونه صورتبندي ميشود؟ پاسخ به سؤال مدنظر با روش «توصيفي ـ تحليلي» و جمعآوري دادهها نيز به روش «اسنادي» خواهد بود.
اگرچه فرهنگ سکولار در حوزه قدرت و اجتماع ـ همچنانکه ذکر آن گذشت ـ متافيزيک را به حاشيه رانده و صرفاً ارزشهاي مقبول عرفي و اعتباري و نسبي را مدنظر قرار ميدهد، اما ارزشهاي الهياتي و ديني بهطور خاص در سنت اسلامي به سبب اتصال به امر الهي و تأثير در عقبا، مهمتر از ارزشهاي عرفي و محدود دنيوي است و البته در ادبيات ديني، دنيا مزرعه آخرت بوده و زماني از اوقات روزانه بدان اختصاص داده شده است و هرگز دنيا مطرود نبوده و بالتبع ارزشهاي عرفي نيز مذموم نيست، لیکن در اين گفتمان ارزشهاي عرفي نيز، يا پيوند وثيقي با عقبا دارد و يا در دايره مباهات قرار دارد و منعي از توجه به آنها نيست، بجز ارزشهايی که متضاد با دین اسلام است.
البته ایشان اشاره دارد که خردهفرهنگها، طبقات و حتي گروههاي شغلي گوناگون درون يک جامعه ممکن است اعتبارياتی متفاوت از يکديگر داشته باشند (طباطبائي، 1380، ج 2، ص 215)؛ اما اين نکته مانع از آن نميشود که افراد معناي ذهني کنشهاي يکديگر را درک نکنند و ازاینرو ملل و اقوام غريبه که اعتبارات متفاوتي از ما دارند نيز قابل فهماند و همچنانکه ما کتابهاي آنها را ترجمه و براي خود قابل فهم ميسازيم، ميتوانيم به فهم ساير اعتباريات، از جمله ارزشها و هنجارها و مفاسد اخلاقي و در ادامه به ارزيابي آنها اميدوار باشيم.