چکیده:
از نظر بارت، هر متن، نظامی از نشانههاست و خواننده نقش محوری در تحلیل نشانهها و ساخت معنا دارد. این مقاله یک پژوهش میانرشتهای است که به نشانهشناسی نظریات مد با رویکرد تحلیل لایهای رولان بارت میپردازد. در این روش با استفاده از رمزگانهای پنجگانه؛ یعنی رمزگان هرمنوتیک یا سؤالی، رمزگان پروآیرتیکی یا کنشی، رمزگان دالها، رمزگان نمادین و رمزگان فرهنگی به تحلیل معنا پرداخته میشود. روش این مقاله از نظر هدف، توسعهایـ کاربردی است. دادهها به روش کتابخانهای و اسنادی گردآوری شدهاند که به روش توصیفیـ تحلیلی و با هدف آشنایی با معنای نهفته در نظریات مد بررسی میشوند تا به محققان، تولیدکنندگان، طراحان و مصرفکنندگان مد، دید روشنی نسبت به کالاهای مد، بهخصوص لباس ببخشد. در این مقاله مشخص شد که نظام مد یک متن نوشتنی است و رمزگانهای پنجگانه در آن مصداق کامل دارند. پیوند این رمزگانها، به شکلگیری اثرات سوءِ اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی مد میانجامد که به این ترتیب ضرورت شکلگیری نظام مد پایدار را روشن میکند.
According to Roland Barthes, every narrative is interwoven with multiple codes and the reader has a central role in decoding signs and creating meaning. This article deals with the semiotics of fashion theories using Barthes' layered analysis approach. In this approach, textual analysis is done by using five codes, that is, hermeneutic code or question code, proairetic or action code, semantic code, symbolic code, and cultural code. The present research is developmental and applied in its goal and descriptive-analytical in methodology. The research aims at decoding the meaning hidden in fashion theories to provide a clearer view of fashion products, especially clothes to researchers, producers, designers, and fashion consumers. The findings show that the fashion system is a writerly text and all five types of codes are in it. The connection of these codes leads to the formation of economic, social, and environmental harmful effects, and therefore, this research emphasizes the necessity of the formation of a sustainable fashion system.
خلاصه ماشینی:
اهداف پژوهش هـدف از ايـن مقالـه تحليـل نظريـات مـد بـا رويکـرد تحليـل متنـي رولان بـارت اسـت تــا از يک ســو نظريــات مــد و معنــاي آن بــراي خواننــدگان بيشــتر روشــن شــود و از ســوي ديگـر ازآنجاکـه ايـن رويکـرد غالبـاً در تحليـل متـون ادبـي بـه کار رفتـه اسـت ، قابليـت آن در تحليــل موضوعــات فرهنگــي و اســتفاده از آن به عنــوان يــک روش تحقيــق عمــلاً مشــخص شـود.
درواقـع مـردم مـد را مصـرف مي کننـد تـا اگـر جـزء طبقـات بـالاي جامعـه هسـتند، موقعيـت اجتماعـي خـود را نشـان دهنـد و اگـر طبقـۀ اجتماعـي پايين تـري دارنـد بـا پوشـيدن مـد، خـود را جـزء طبقـات بـالا نشـان دهنـد؛ بنابرايـن دليـل اينکـه در روسـتاها کمتـر شـاهد مصــرف مــد هســتيم ، ايــن اســت کــه بــراي مصــرف کالاهــاي متظاهرانــه ، جامعــه بايســتي به انــدازٔە کافــي بــزرگ باشــد کــه طبقــات اجتماعــي افــراد آن غيــر قابــل مشــاهده باشــد.
وبلــن تأکيــد مي کنــد کــه بــه نســبت مصــرف تظاهــري ، تمايــزي بيــن شــخص مصرف کننـده و ديگـران شـکل مي گيـرد و هميـن موضـوع باعـث مي شـود افـراد بـا وجـود ريخت وپــاش بي انــدازه اي کــه در حضــور ســاير افــراد جامعــه از خــود نشــان مي دهنــد، زندگـي شـخصي بسـيار فقيرانـه اي داشـته باشـند (١٣٩٨: ١٤٥)؛ پـس مي تـوان گفـت مصـرف مــد بــه دليــل ايجــاد تمايــز و کارکــرد نماديــن آن ، تــا حــدي ضــرورت پيــدا مي کنــد کــه برخـي از افـراد طبقـات پاييـن عمـلاً تصميـم مي گيرنـد کـه شـب گرسـنه بخوابنـد؛ امـا مـد فاخـر و برنـد بپوشـند.