چکیده:
ماهیت دینی نظام جمهوری اسلامی و نقش و مسئولیت روحانیت، بهعنوان نهاد متولّی دین و حافظ احکام و ارزشهای اسلامی، ضرورت حضور روحانیت در عرصۀ سیاسی اجتماعی و مدیریتی را بههمراه دارد. این حضور از گذشته تا به امروز همواره مورد بحث و مناقشه بوده و با بروز برخی مشکلات و کاستیها بهویژه در چند سال اخیر تشکیکهایی در مورد آن مطرح شده است. ازاینرو بازخوانی ضرورت مدیریت سیاسی روحانیت و ارزیابی آن و ترسیم بایستهها و آسیبهای فراروی آن ضروری مینماید. تحلیل منصفانه از حضور روحانیت در عرصههای مدیریتی در طول حیات نظام جمهوری اسلامی بیانگر آن است که با وجود همه موانع، کاستیها و دشمنیها، روحانیت با برخورداری از اعتماد مردمی و سرمایه اجتماعی توانسته است در فراز و فرودهای مختلف و در برابر بحرانها و مشکلات، کشور را اداره کند. بحرانهایی که میتوانست هر نظام سیاسی را با چالش جدی و حتی خطر فروپاشی روبرو سازد و اگر روحانیت در میدان سیاسی و اجتماعی حضور نمییافت، مشکلات به مراتب بیشتر و جدی تری فراروی نظام قرار داشت و استحاله هویت اسلامی و ارزشی نظام دور از انتظار نبود.
The religious nature of the Islamic Republic system and the role and
responsibility of the clergy (as an institution responsible for religion and
guardian of Islamic rules and values) entails the necessity of the presence
of the clergy in the political, social and administrative spheres. It has
always been discussed and disputed from the past until today, and with
the emergence of some problems and shortcomings, doubts have been
raised about it. Therefore, re-reading the necessity of the political
management of the clergy, drawing the needs and harms. A fair analysis
of the presence of the clergy in the management fields during the life of
the Islamic Republic shows that despite all the obstacles, shortcomings
and enmities, the clergy, with the trust of the people and social capital,
has been able to survive in various fluctuations and in the face of crises.
If the clergy was not present in the political and social fields, perhaps the
crises that could make any political system face a serious challenge and
even the risk of collapse. Consequently, the transformation of the Islamic
identity and the value of the system was not far from expectations.
خلاصه ماشینی:
روحانیت و مدیریت سیاسی؛ بایستهها و چالشها علی مجتبیزاده 1 چکیده ماهیت دینی نظام جمهوری اسلامی و نقش و مسئولیت روحانیت، بهعنوان نهاد متولّی دین و حافظ احکام و ارزشهای اسلامی، ضرورت حضور روحانیت در عرصۀ سیاسی اجتماعی و مدیریتی را بههمراه دارد.
بنابراین، اگر پذیرفتیم که روحانیت نهادی است که متولّی دین و عهدهدار تبیین معارف اسلامی و حافظ احکام شریعت اسلامی است و اگر باور داشتیم که دین اسلام از جامعیت برخوردار بوده و به ابعاد مختلف زندگی انسان توجه داشته و سعادت مادی و معنوی انسان را هدف قرار داده است و اگر دانستیم که سیاست اسلامی بر اصول و پایۀ مبانی و آموزههای دین استوار است و بر مدار دین میچرخد، باید پذیرای حضور روحانیت بهعنوان نهادی که وظیفه تبیین تعالیم و معارف دین را در گسترۀ آن بر عهده دارد و کارشناس و متخصص آن محسوب میگردد، در این عرصه باشیم.
» (امام خمینی، 1385، ج 13، ص433ـ434) باید توجه داشت که این مسئولیت که برحسب ضرورتها و الزامات عرفی و شرعی بر دوش روحانیون نهاده شد، تکلیفی است که در امتداد وظایف شرعی آنان قرار میگیرد و جدای از آن نیست، زیرا روحانیت به حسب وظیفه و مسئولیت شرعی خویش در قبال حفظ اساس اسلام و نظام جمهوری اسلامی که برگرفته از مبانی و اصول دینی است نمیتواند بیتفاوت باشد و در صورتی که حضور نیافتن آنان موجب شود که خطر و آسیبی متوجه دین و نظام دینی شود، موظف به پذیرش مسئولیت هستند.