چکیده:
یکی از حقوقی که شرع و قانون برای حمایت از زنان مقرر کرده است، مهریه می باشد. اما مهریه از ارکان نکاح دایم ننبوده و حتی عقد نکاح بدون آن هم صحیح است. مهریههای سنگین یکی از معضلات حقوقی و اجتماعی جامعه ماست. به نحوی که در خیلی از موارد، مهریه های نامتناسب و نامعقول به جای تأمین پشتوانه مالی زوجه و استحکام خانواده، ابزاری برای تهدید و ایجاد اضطراب در زوجها و در نتیجه متزلزل نموده بنیان خانواده بکار رفته است تا جایی که موجب بروز پدیده شوهرآزاری گردیده است. لذا مسئله این است که آیا حاکمیت می تواند بنا به مصلحت در تعیین میزان مهریه مداخله کرده و طی یک قاعده آمره آن را تحدید و تعدیل نموده و در راستای کاهش مشکلات حقوقی و اجتماعی از تعیین مهریههای نامتناسب و سنگین جلوگیری کند؟ بر این اساس، در مقاله حاضر به این نتیجه رسیدهایم که حکومت برمبنای مصلحت و ضرورت، میتواند در نهاد مهریه مثل سایر مسائل حقوقی که ابعاد اجتماعی دارند مداخله نموده و از طریق تقنین در صدد تعدیل و تحدید مهریه برآید.
One of the rights established by Sharia and law to protect women is Mahr. But Mahr is not one of the pillars of permanent marriage, and even a marriage without it is valid. Heavy Mahrs are one of the legal and social problems of our society. In many cases, disproportionate and unreasonable Mahrs, instead of providing financial support to the wife and the strength of the family, are used as a tool to threaten and cause anxiety in couples and as a result shake the foundation of the family to the point that it causes the phenomenon of husband abuse. Therefore, the question is whether the government can intervene in determining the amount of Mahr according to its expediency and limit and adjust it according to a commanding rule, and in order to reduce legal and social problems, prevent disproportionate and heavy Mahrs? Accordingly, in the present article, we have come to the conclusion that the government, based on expediency and necessity, can intervene in the institution of Mahr like other legal issues that have social dimensions and seek to adjust and limit the Mahr through legislation.
خلاصه ماشینی:
(طباطبايي، ١٣٩٦، ٨٤) از جمله کارکردهاي اجتماعي مهريه ، ارضاي نياز فطري، بيمه اجتماعي، احساس امنيت نسبت به آينده و ارزش نمادين ذکر شده است و در ادامه مطرح ميشود که در عصر کنوني مهريه عليرغم سفارش به سبک گرفتن ميزان آن در حال افزايش است که پيامدهايي از جمله تغيير در نوع همسرگزيني، کاهش نرخ ازدواج ، ايجاد خصومت و دشمني، احتمال سوداگري و موارد ديگر به همراه دارد (يوسف زاده ، ١٣٨٤، ص ٤) مهريه هاي سنگين علاوه بر آثار و تبعات منفي که در جامعه دارد باعث بالا رفتن سن ازدواج ، رشد افسردگي در ميان جوانان ، سردرگمي و بيهدفي در بين آن ها و نيز آثار منفي ديگري نظير سوق دادن دختران و پسران ضعيف الايمان به سوي انحرافات اجتماعي ميشود.
اگرچه وصول مهريه پشتوانه خوبي براي زنان است اما وصول مهريه براي مرد در خيلي از موارد موجب عسر و حرج شديد و زمينه ساز آسيب هاي اجتماعي است لذا تعيين مهريه هاي سنگين نه تنها مهريه را از وصف هديه و تحفه خارج مينمايد بلکه با نقض غرض قانونگذار (استحکام خانواده )، موجبات تزلزل و فروپاشي خانواده ها را نيز به دنبال دارد.
Razavi Seyed Mohammad (2006) A Possible Study of Enacting Law for The Prohibition Of Burdensome Dowries, Family Law And Jurisprudence (Nedaye Sadiq), Fall 2015-Winter 2016, Volume 20, Number 63; Page(S) 141 To 165.
Sayad, Akram; aqai bejestani, Maryam (2016) Essay on jurisprudence and possible effects of the condition of the dowry, Journal Of Woman And Family Studies, fall 2016-winter2017, Volume 4, Number 2 (8); Page(s) 151 To 161 (In Persian).