چکیده:
با توجه به وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی، قسمت اعظم هزینههای دولت از این ناحیه تأمین میشود. برونزا بودن تغییرات قیمت نفت، درآمدهای نفتی را با نوسانات زیادی مواجه میکند. این نوسانات، میتواند پیامدهای مختلفی داشته باشد. در این مقاله، با استفاده از روش بهینهیابی و رویکرد الگوی تعادل عمومی، تابع عکسالعمل دولت به منظور بررسی تأثیر شوک قیمتی نفت بر رفتار مالی دولت استخراج، و برای برآورد این تابع، از روش خودرگرسیون با وقفههای توزیعی گسترده با به کارگیری دادههای سری زمانی سالانه طی دوره 97-1348 استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که تغییرات و نوسانات قیمت نفت بر رشد سهم مخارج دولتی از تولید ناخالص داخلی، اثر مثبت داشته و همچنین وجود عدم تقارن، به کاهش رشد سهم مخارج دولتی از تولید ناخالص داخلی منجر میشود.
According to state of the economy and single product much government spending is financed from oil revenues. Since the changes in oil prices stems from exogenous developments and economic authorities outside of the control of oil revenues is also a great deal of volatility. These fluctuations can have a variety of consequences.In a dynamic general equilibrium framework, this paper attempts to drive a fiscal policy reaction function (in term of government expenditure). The data are analyzed in this study - which is for the period 1969-2018 and annual basis. I study the fiscal implications of (a) the anticipated change oil price, (b) the growing volatility of oil price, (c) the observed positively skewed oil price. The result show that a robust positive long run effect of favorable oil price shocks. Also, the asymmetry of oil price shocks is to reduce the growth of government spending.The most important policy advice of this article is that policymakers, using the successful experiences of other oil countries, to establish an institution such as a savings and investment fund, to prevent direct shocks to the domestic economy and the negative effects of oil price instability. Reduce GDP and government revenues.
خلاصه ماشینی:
مطالعات خارجی الانشسی و همکاران 3 (2006)، ارتباط قیمت نفت، سیاست مالی و رشد اقتصادي را در كشور ونزوئلا طي دوره زماني 2001-1995 با استفاده از دادههاي سالانه و بهكارگيري روش خودرگرسيون برداري و Rodrik Bohn El Anshasy تصحيح خطاي برداري مورد بررسي قرار داده، و نتیجه شده است که تغییرات قیمت نفت، اثر منفی بر کارآیی اقتصاد ونزوئلا داشته و این کشور از پديده نفرین منابع 1 رنج می برد.
نتایج حاصل، نشان میدهد، در مواقعی که دولت با افزایش درآمدهای نفتی مواجه است، صرفنظر از نوع سیاست ارزی اعمال شده، هرچه کشش مخارج عمرانی دولت نسبت به مخارج کل بالاتر باشد، شاخصهای مهم اقتصادی از قبیل تولید ناخالص داخلی و سرمایه Resource curse Farzanegan & Markwardt El Anshasy & Bradley Procyclical Cologni & Manera نسبی مییابند.
نماینده بخش خصوصی، مطلوبیت انتظاری خود در طول دوره زندگی را که تحت تأثير محدودیت بودجهای بین دورهای است، بر طبق فرمول زیر، حداکثر میکند: (2) = ∞ : + =0 ∞ − + + = =0 ∞ − + + β∈(0,1) آن، در که، نماینده عامل تنزیل ذهنی بنگاه،C مصرف بخش خصوصی، U 0 تابع مطلوبیت لحظهای 3 (اکیداً افزایشی و مقعر که مسیر ترجیحات ورای مصرف را نشان میدهد)، A pt ثروت اولیه بخش خصوصی، R نرخ بهره حقیقی ناخالص روی اوراق قرضه دولتی و y p درآمد بخش خصوصی، و تابع تولید بخش خصوصی، به صورت زير است: (3) = بهصورتیکهγ∈(0,1) ، عامل تولیدی نیروی کار که در بخش خصوصی به کار گرفته شده است.