چکیده:
زمینه و هدف: مفهوم تحریک در حقوق جزای ایران و آمریکا از دو جهت قابل بررسی است، ابتدا به تحریک از منظر تحریک کننده نگریسته اند و به عنوان «جرم تحریک» در قوانین بیان شده است و سپس ، تحریک را از دیدِ شخص تحریک شده مورد مطالعه قرار داده و تحت عنوان «عذر تحریک» به آن پرداخته اند که در اینجا تحریک، عملی است که از ناحیه تحریک کننده آن چنان شدید رخ می دهد که احساسات متهم یا تحریک شونده راتحت تأثیر قرار داده و موجب می شود که شخص بر رفتارش مسلط نشده و مرتکب جرمی شود. روش تحقیق: روش اجرای این تحقیق تحلیلی-توصیفی بوده و محقق بر اساس مستندات موجود به بررسی نقش تحریک در مسئولیت کیفری با توجه به سیاست جنایی کشور در این راستا می پردازد. نتایج و یافتههای تحقیق: بر خلاف حقوق ایران تحریک بزهدیده در آمریکا به عنوان یک دفاع خاص در قتل عمد شناخته شده و اثبات آن موجب کاهش مسئولیت مرتکب از قتل عمد به قتل غیر عمد ارادی میگردد. معافیت یا کاهش مجازات در قتل در فراش، قذف غیر ارتجالی، دفاع مشروع افراطی و پیشبینی تحریک بزهدیده به عنوان کیفیات مخففه قضایی را میتوان به عنوان نمونههایی از تأثیر تحریک بزهدیده در مسئولیت کیفری در حقوق ایران مورد مداقّه قرار داد.
Background and Aim: The concept of incitement in the criminal law of Iran and the United States can be examined from two perspectives. First, incitement was viewed from the perspective of the instigator and is stated as a "crime of incitement" in the laws. They have studied it under the title of "excuse for provocation" and here it is provoked, an action that occurs so severely from the provocative side that it affects the feelings of the accused or the provoked person and causes the person to His behavior does not dominate and he commits a crime. Research method: The method of this research is analytical-descriptive and based on the available documents, the researcher examines the role of incitement in criminal liability according to the criminal policy of the country in this regard. In this research, Findings and Findings: Contrary to Iranian law, victim incitement is recognized in the United States as a special defense in premeditated murder, and proving it reduces the responsibility of the perpetrator from premeditated murder to involuntary manslaughter. Exemption or reduction of punishment for murder on the bed, unreasonable qazf, extremist self-defense and anticipation of victim incitement as qualities of judicial mitigation can be considered as examples of the effect of victim incitement on criminal liability in Iranian law.
خلاصه ماشینی:
طبق تبصره ماده ١٢٦ قانون مجازات اسلامي براي تحقق معاونت در جرم ، وحدت قصد و تقدم زماني بين رفتار معاون و مرتکب جرم شرط است و فرد علاوه بر قصد ارتکاب جرم بايد بداند بين فعل او و نتيجه فعل مجرمانه ، رابطه سببيت وجود دارد.
(مصدق ، ١٣٩٢: ١٤٨) مصاديق زيادي براي معاونت يا عنصر مادي در جرم وجود دارد آنها را طبق ماده ١٢٦ قانون مجازات اسلامي شامل تحريک ، ترغيب ، تهديد، تطميع ، دسيسه ، فريب و نيرنگ ، سوءاستفاده از قدرت ، تهيه وسايل ارتکاب جرم ، ارائه طريق ارتکاب جرم و تسهيل وقوع جرم معرفي کرده ايم قانونگذار در اين ماده مقرر کرده است در صورتي که در شرع يا قانون ، مجازات ديگري براي معاون (محرک) تعيين نشده باشد مجازات وي به ٤ دسته تقسيم ميشود: در جرايمي که مجازات قانوني آنها سلب حيات يا حبس دايم است ، حبس تعزيري درجه دو يا سه ؛ مجازات تعزيري درجه دو يعني بيش از پانزده تا بيست و پنج سال يا جزاي نقدي بيش از پانصد و پنجاه ميليون ريال تا يک ميليارد ريال و مجازات تعزيري درجه سه يعني بيش از ده تا پانزده سال يا جزاي نقدي بيش از سيصد و شصت ميليون ريال تا پانصد و پنجاه ميليون ريال .
٣-تحريک موجب ارتکاب جرم از جانب مرتکب مي شود در اين حالت محرک بعنوان معاون در جرم واجد مسئوليت کيفري و قابل مجازات است .
An Alternative Proof of Bhagwati - Hansen Results on Smuggling and Welfare, in: J.