چکیده:
دو رویکرد اصلی و متداول در ارتباط با حمایت از آزادی دین در قوانین و به تبع آن آزادی دین در نظریه سیاسی ارائه شده است. (1) رویکرد امکان بدیل که استدلال میکند، آزادی دین را میتوان با مفاهیم بدیل بهطور قابل قبولی تبیین و جایگزین نموده و آزادی دین را ذیل عنوان عمومیتر آزادی وجدان حمایت مینمایند. (2) رویکرد امتناع بدیل که استدلال میکند، مفهوم دین باید بهنحو صریح و متمایز در قوانین و مقررات موضوعه بهمعنای خاص حمایت شود. البته این رویکرد ضمن پذیرش دلالت واژگان دین بر طیف وسیعی از مفاهیم مشابه؛ دین را قابل جایگزینی با مفاهیم بدیل مشابه نمیداند. در این نوشتار پس از تبیین مدعا و نتایج هر دو رویکرد و استدلال بر عدم کارآمدی و عدم کفایت آنها در نظریه و کاربرد، رویکردی ارائه میگردد که میتواند در مواجهه با انتقادات موجود، وضعیت نظری استوارتر و کارآمدی عملی مطلوبتری را ارائه دهد. رویکردی که با نام رویکرد تلفیقی شناخته شده و این نوشتار با استفاده از مفهوم «صدق مخبری» و رویکرد «بهرهمندی از ابزار مقتضی» سعی در بهبود و توسعه آن دارد.
Abstract: Two main and common approaches are presented in relation to the protection of freedom of religion in laws and, consequently, freedom of religion in political theory. (1) The alternative possibility approach which argues that freedom of religion can be explained and replaced with alternative concepts acceptably and protects freedom of religion under the more general title of freedom of conscience. (2) Alternative impossibility approach which argues that the concept of religion should be explicitly and distinctly protected in specific laws and regulations. Of course, this approach, while accepting the idea the word religion refers to a wide range of similar concepts does not consider religion to be replaceable with similar alternative concepts. In this paper, after delineating the claims and results of both approaches and arguing that they are inefficient and inadequate in theory and practice, an approach is presented that can provide a stronger theoretical foundation and more efficacious in practice in the face of existing criticisms.This approach is known as the hybrid approach and in this article, relying on the concept of "honesty of reporter" and the approach of "utilizing the required tools" we shall try to improve and develop it.
خلاصه ماشینی:
ir مقدمه در سال های اخیر،جامعه شناسان ،مردم شناسان ،حقوق دانان ،فلاسفه ی حقوق ،اخلاق و دین و همچنین پژوهشگران مطالعات دینی در معنای خاص آن یعنی متکلمین و فقیهان و نواندیشان ؛ مقوله ی دین را مورد بررسی انتقادی و بازنگری جدی قرار داده اند و به تبع این قسم بررسی ها؛ نظریه ی سیاسی در ارتباط با آزادی دین و حمایت از آن نیز مورد بازخوانی و بازاندیشی بنیادین قرار گرفته است .
بنابراین زمانی که ازآزادی دین سخن گفته می شود،درپی ارائه تعریفی جامع ومانع ازدین نیستند (٢١ :٢٠٠٣ ,Asad)بلکه درپی شناسایی ارزش هایی بنیادین هستندکه ضرورت حمایت و امکان بیان درست ومناسب آن درقوانین وجودداشته باشد.
(٢٦٧٣ ,٢٠٠٩ ,Rorive)دراین خصوص بایدبه یادداشت اگرچه قرائت های رایج ومتداول پیرامون حمایت ازآزادی دین ،به خصوص پس ازجان لاک ،باارائه دلایلی استواروموجه ،میان آزادی اندیشه ازیک سووآزادی بیان وانجمن وعمل ازسوی دیگرتمایزقائل می شوند،لکن این بدان معنی نیست که آزادی های ناظربه جنبه های بیرونی ادیان ،مستلزم حمایت قانونی و مشمول آن نیستند؛بلکه این تمایزصرفاًناظربه تفاوت شیوه وابزارهای حمایت است نه اصل حمایت .
(Sinopoli, 1993, 652) سوم آن که به نظرمی رسدرویکردبی طرفی محدودخودرادرگیرصدق خبری گزاره های دینی می کندبااین که رسالت بنیادین دولت دراین ارتباط حمایت ازحقوق دین دارانی است که بنابر مفهوم صدق مخبری ،تمایل به زیست صادقانه دارند.
درواقع رویکردارائه شده ،به اندازه کافی پویاوگسترده نیست ومضاف براین به دلیل شناسایی آزادی دین به مثابه گونه ای خاص ازآزادی ،باهمان چالش های رویکردامتناع بدیل مواجه است .