چکیده:
پرسهزنی؛ تجربه زیستی در گذار و درنگ
واکاوی سوژه پرسهزن در رمان «احتمالاً گم شدهام» و «یوسفآباد خیابان سی و سوم»
چکیده
پرسهزنی، پدیده زیست و تجربه مدرن، نیاز و امکانی برای بودن در شهر/ خیابان است؛ بودنی به درنگ و تجربهای به شتاب، زیستی پارادوکسیکال از ناظر و منظور بودن، از میل به گمشدن و پیداشدن، از ادراک در حال عدم تمرکز. شهر و سوژه پرسهزن در تعامل، پیوند تنگاتنگ و اینهمانی با یکدیگر معنا و هویت میگیرند. شهر در قدمزدنهای سوژه، مکانمند میگردد و به مثابه متن یا بدن/ کالبد انسانی، خوانش و قرائت میشود. جستار حاضر از منظر «سوژه پرسهزن» به خوانش و تحلیل دو رمان «احتمالاً گم شدهام» از سارا سالار و «یوسفآباد خیابان سی و سوم» از سینا دادخواه پرداخته است و نشان میدهد که چگونه اجزاء و پدیدههای شهر چون پاساژها، مجسمههای پارک، خیابانها و ... توسط کارکترهای داستان به مثابه متن خوانش و روایت میشوند و همچنین به نسبت منظر، حسرتها، دغدغهها و خاطرههای کارکترها به مثابه امر بدنی تجربه میشوند. شهر/ تهران کارکتر محوری هر دو رمان است که در خیالپردازیها و قدرت رویاپردازانه پرسهزن، موازی با زیست اکنون و خاطرههای دیروز، به یک لنداسکیپ سوررئال تبدیل میشود. پرسهزنی کارکترها چه در پرسهزنیهای پیاده سامان، ندا و لیلاجاهد و چه در پرسهزنیهای با اتومبیلِ حامدنجات و گندم ـ که سبک نوینی از پرسهزنی است ـ تجربهای غریب و متفاوت و رابطهای ویژه از تعلقپذیری سوژهها به شهر/ خیابان را روایت میکند.
کلیدواژهها: مدرنیته، قرائتپذیری شهر، پرسهزنی، اتومبیل، رمان
Roaming; Lived Experience in Transition and Halt
The Analysis of Roaming Subject in “I’m probably Lost” and “Yousefabad, Thirty Third Avenue” Novels
Abstract
Roaming is a phenomenon of modern life and experience and also a possibility to be in the city/ street. An existence in halt and an experience in hurry, a paradoxical life of being viewer and viewed, of desire to be lost and found, of perception without concentration. City and roaming subject find meaning and identity in interaction, intertwined link and exactness with each other. City gets spatial in subject’s strolls and it is studied and read as text or human body. The present article has dealt with reading and analysis of two novels; Sara Salar’s “I’m probably Lost” and Sina Dadkhah’s “Yousefabad, Thirty Third Avenue” from “roaming subject” viewpoint. It shows how city’s components and phenomena such as passages, park statues, streets, etc. are read and narrated by story characters as text and also experienced as the physical in relation to characters’ perspective, regrets, concerns, and memories. City/ Tehran is the pivotal character in both novels which turns into a surreal landscape in daydreaming and imaginative power of stroller parallel to present life and yesterday’s memories. Characters’ roaming whether in afoot roaming case of Saman, Neda and Leila Jahed or in automobile roaming of Hamed Nejat and Gandom, which is a new style of roaming, narrates an unusual and different and a special relation of subjects’ attachment to city/ street.
Keywords: Modernity, City’s Readability, Roaming, Automobile, Novel.
خلاصه ماشینی:
پرسه زني شخصيت ها، چه در پرسه زنيهاي پيادة سامان ، ندا و ليلا جاهد و چه در پرسه زنيهاي با اتومبيل حامد نجات و گندم که سبک نويني از پرسه زني است ، تجربه اي غريب و متفاوت و رابطه اي ويژه از تعلق پذيري سوژه ها به شهر/ خيابان را روايت ميکند.
در پژوهش حاضر، براي تحليل و واکاوي پديدة پرسه زني و هم بسته هاي معنايي ـ مفهومي آن از منظر مطالعات و انسان شناسي شهري، از ميان رمان هاي شهري دو دهۀ اخير دو رمان احتمالا گم شده ام از سارا سالار و يوسف آباد خيابان سيوسوم از سينا دادخواه برگزيده شده است .
براي نمونه ميتوان به اين مقالات و کتاب ها اشاره کرد: «تجربۀ پرسه زني و بازشکل دهي فضاهاي همگاني شهري»، محمدي، جهانگيري و پاکدامن (١٣٩٤)؛ «بازتجسد پرسه زن شهر مدرن در پيکر تماشاگر فيلم »، قهرماني و ديگران (١٣٩٥)؛ «پرسه زني زنانه و گذار از ابژة بت وارة سوژة ناظر: مطالعۀ موردي فيلم گلنو از ٥ تا ٧»، صياد، ستوده و ستوده (١٣٩٨)؛ «ديالکتيک تمايز و تمايززدايي: پرسه زني و زندگي گروه هاي فرودست شهري در مراکز خريد»، کاظمي و رضايي (١٣٨٧)؛ «تبيين جايگاه فلانور و پرسه زن آوانگارد در طراحي شهري پايدار»، کريميان دورهوني، کيواني و تيموريمنش (١٣٩٢)؛ «آفرينش شهر با پرسه زني»، فکوهي (١٣٩٩)؛ «تهران پرسه زن را پس زده »، شعيري (١٣٩٩)؛ «پرسه زني چيست و پرسه زن کيست »، رشيدزاده (١٣٩٩)؛ کتاب انسان شناسي شهري، فکوهي (١٣٩٨) و کتاب پرسه زني و زندگي روزمرة ايراني، کاظمي (١٣٩٤).