چکیده:
باورهای دینی باید مستند به معرفتی باشند که از حیث منطقی با روشی معتبر بهدست آمده و از حیث درجه معرفت نیز به حد یقین برسند. اعتبار منطقی و حجّیت معرفت حاصل از برهان انباشتی که بهکارگیری آن در مباحث عقیدتی در این دوران در حال گسترش است، تاکنون با دقت بررسی نشده و کسانی که از این برهان بهره میبرند، اعتبار و حجّیت آن را پیشفرض گرفتهاند. همچنین تاکنون ضابطهای برای تقریر یک برهان انباشتی معتبر و منتج ارائه نشده است. ما در این پژوهش به روشی تحلیلی و بر مبنای منطق سنتی، نخست تقریری از این برهان بهصورت یک قیاس منتج منطقی ارائه خواهیم داد و با تعیین شروطی سهگانه، مقدمات آن قیاس را اثبات کرده و نشان میدهیم که این برهان میتواند حداقل معرفت لازم برای افاده حجّیت در باورهای دینی - یعنی اطمینان و یقین روانشناختی- را نتیجه دهد.
Religious beliefs must be based on knowledge that is logically obtained in a valid way and that also attains certainty in terms of the degree of knowledge. The logical validity and authenticity of the knowledge derived from the accumulative argument, which is being increasingly used in ideological discussions in this period, has not been carefully studied so far, and those who use this argument have assumed its validity and authority. Also, so far, no criteria have been proposed for the expression of a valid and conclusive cumulative argument. Using the analytical method and based on traditional logic, in this research we will first present a description of this argument as a logical conclusive syllogism, and then by determining three conditions, we will prove the premise of syllogism and will show that this argument can result in the minimum knowledge necessary for the benefit of authenticity in religious beliefs i.e. psychological certainty.
خلاصه ماشینی:
ما در این پژوهش به روشی تحلیلی و بر مبنای منطق سنتی، نخست تقریری از این برهان بهصورت یک قیاس منتج منطقی ارائه خواهیم داد و با تعیین شروطی سهگانه، مقدمات آن قیاس را اثبات کرده و نشان میدهیم که این برهان میتواند حداقل معرفت لازم برای افاده حجّیت در باورهای دینی - یعنی اطمینان و یقین روانشناختی- را نتیجه دهد.
لفظ برهان در «برهان انباشتی» بهمعنای اصطلاحی آن در علم منطق نیست و حق آن است که با توجه به معادل انگلیسی و نیز ثمرة منطقی این شیوه استدلال، تعبیر دلیل انباشتی را بهکار ببریم؛ اما ازآنجاکه این شیوة استدلال در آثار گوناگون فارسی، «برهان انباشتی» خوانده شده، ما نیز بهتسامح از همین اصطلاح رایج بهره میبریم.
اکنون این پرسش مطرح است که آیا برهان انباشتی در چارچوب منطق سنتی، استدلالی معتبر بهشمار میآید یا خیر؟ مقصود از اعتبار منطقی در این بحث، بررسی این مسئله است که برهان انباشتی ازلحاظ ساختاری و محتوایی، چه نتیجهای با چه میزان معرفتبخشی برای ما حاصل میکند؟ آیا برهان انباشتی از حیث ساختاری در چارچوب اَشکال منتج منطقی است؟ آیا حاصل این استدلال میتواند یقینآور باشد یا در حد ظنّ باقی میماند؟ حاصل آن یقین بالمعنی الاخص یا یقین بالمعنی الاعم یا درجات کمتری از معرفت است؟ پرسش دیگر این است که نتیجه برهان انباشتی در کدامیک از درجات معرفتی، حجّیت دارد؟ مقصود ما از حجّیت در این تحقیق، معنای اصطلاحی آن در علم اصول فقه است؛ یعنی آیا برهان انباشتی میتواند متعلق خود را بهگونهای اثبات کند که برای شخص منجزیّت و معذّریّت را فراهم آورد؟ (مختاری مازندرانی، 1377، ص116).