چکیده:
تقسیم حمل به حمل اولی ذاتی و حمل شایع صناعی، ازجمله مباحث پردامنه در آثار ملاصدراست. نهتنها معنای هریک از ایندو حمل، بلکه همه اقسام آنها را باید مورد تحقیق جدی قرار داد تا بتوان به کمک آنها به گرهگشاییهای ملاصدرا از مسایل بهخوبی پیبرد. ملاصدرا حمل شایع صناعی را در مقابل حمل اولی ذاتی قرار میدهد و سپس به ذکر تقسیمات آن میپردازد. او سپس گزارههای مبتنی بر این حمل را بر این اساس که مراد از موضوع آنها «مفهوم» یا «افراد» باشد، به دو دسته تقسیم میکند. اما این تفکیک میتواند دارای سه معنا باشد. در این مقاله پس از طرح این معانی، تلاش شده است تا نشان داده شود که مراد ملاصدرا از این تفکیک کدامیک از معانی یادشده بوده است و آیا اساسا میتوان همین تفکیک را برای گزارههای مبتنی بر حمل اولی ذاتی نیز بهکار گرفت یا نه؟
خلاصه ماشینی:
حال آیا میتوان چنین نتیجه گرفت که رابطه طبیعیه و گزارههایی که موضوع آنها «مفهوم» است، تساوی است؟ آیا میتوان گزارههای متعارفه را نیز در رابطه تساوی با گزارههایی دانست که موضوع آنها افراد است؟ اخذ معانی «الف» و «ب» منجر به از دست دادن جامعیت تقسیمبندی بالا میشود و معنای «ج» نیز اساساً به تفکیک حمل اولی ذاتی از حمل شایع صناعی میانجامد و نه دو قسم 1 و 2 در حمل شایع.
این امر میتواند شمول تمایز حملین ملاصدرا و پیش از آن، شمول تقسیم ثنائی بالا را به چالش بکشاند؛ زیرا نمیتوان این حقیقت را نادیده گرفت که این گزاره بهراحتی در قالب تعریف حمل شایع صناعی میگنجد؛ زیرا مفاد آن از این قرار است که «مفهوم زید از افراد و مصادیق مفهوم جزئی است».
بههرحال با چنین برداشتی باید 1 یا 2 را بهترتیب گزارههایی دانست که محکومعلیه در آنها «مفهوم» یا «افراد مفهومی» است؛ برای نمونه، اعمال چنین تفکیکی بر «کلی»، بهعنوان موضوع یک گزاره صادق به حمل شایع مقصود از «مرتبه صفر»، صفر بودن از نظر مفهومی است.
براساس اولین معنا میتوان برای هر آنچه به ذهن میآید حکمی در قالب حمل شایع صناعی صادر كرد؛ حتی اگر مراد از موضوع در گزاره مفهوم آن باشد، درست مانند این حکم که «هر آنچه در ذهن یافت میشود، ممکن است به حمل شایع صناعی» (همو، 1387، ص253)، اما بنابر معنای دوم، آنگاه که مراد از موضوع، مفهوم آن است، تنها حمل اولی ذاتی خواهیم داشت.