چکیده:
هدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب دانشآموزان پایة نهم دورة متوسطة اول از فرایند انتخاب رشته با استفاده از روش دادهبنیاد بود. پژوهش حاضر به روش کیفی و دادهبنیاد انجام شد. جامعة آماری پژوهش شامل همة دانشآموزان پایة نهم دورة متوسطة اول (شامل 12898 نفر) در شهر زنجان در سال تحصیلی 97-1396 بود. مشارکتکنندگان پژوهش نیز شامل 20 دانشآموز پایة نهم بود که به روش نمونهگیری هدفمند از نوع در دسترس انتخاب شدند. از روش مصاحبة عمیق برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد و تجزیه و تحلیل دادهها با بهرهگیری از روش اشتراوس و کوربین (1990) انجام شد. از تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش حاضر، 29 خرده مقوله و شش مقوله اصلی شناسایی شد. مقولههای اصلی شامل «همانندسازی»، «تناسب رشته»، «مسیر رشد»، «شأن ادراکی رشته»، «عوامل فردی»، «عوامل محیطی یا واسطهای» بود. همچنین، با یکپارچهسازی و مقایسة پیرامون مقولههای اصلی، یک پدیدة اصلی به نام «انتخاب رشتة توصیهای یا اجباری» حاصل شد. نتایج این مطالعه مؤلفههای مربوط به انتخاب رشتة دانشآموزان را در چارچوب روش دادهبنیاد مشخص کرد. بر اساس این الگو، انتخاب رشته از دیدگاه دانشآموزان بیشتر بر اساس توصیة خانواده، همسالان، مشاوران مدرسه و گروههای هدایت تحصیلی صورت میگیرد یا تحت تأثیر جبر محیطی، و فضا یا جو حاکم بر جامعه انجام میشود و علاقه تا حدودی در آن نقش دارد. میتوان نتیجه گرفت آموزش شیوة صحیح برنامهریزی و توجه به علاقمندی و توانمندیهای شخصی دانشآموزان از سوی مشاوران و روانشناسان مدارس میتواند نقش تسهیلکنندهای در فرایند انتخاب رشته داشته باشد.
This study aimed to explore the expriences of ninth grade students of middle school from major selection process using the grounded theory. A qualitative research method along with a grounded theory approach was used. The statistical population was all the ninth grade students of Zanjan province in the 2017-2018 school year (N=12898). A total of 20 ninth-grade students were selected by purposeful sampling method of the available type. An in-depth interview method was the main data collecting tool. Analyzing data was performed following the Corbin and Strauss (1990) model. A total of 29 sub-concepts, and six main concepts were identified. The main concepts included «Identification», «Fitness of Major», «Growth Path», «Perceived Dignity of Major», «Individual Factors» and «Environmental or Intermediate Factors»; Moreover, by integrating and comparing the main concepts, a central phenomenon -«Recommended or Compulsory Major Selection»- extracted from the concepts. Using a grounded theory approach, the results of the current study specified the components related to students’ major selection. According to this model, students believe that major selection is mostly based on recommendations from family, peers, school counselors, and educational guidance groups, or is affected by environmental determinism, the atmosphere of the society. But student's interest has relatively little role in their major selection. It can be concluded that training of appropriate planning methods and paying attention to the students personal interests and abilities by school counselors and psychologists can play role of facilitator in the process of major selection.
خلاصه ماشینی:
Reese در نظام آموزشي ايران ، به منظور دستيابي به هدف اصلي دورة متوسطه که «همان آماده سازي دانش آموزان براي اشتغال يا ادامۀ تحصيل است »، برنامه ريزيهاي کوتاه مدت و بلندمدتي انجام ميشود که از جمله آن ها ميتوان به بودجه بندي رشته هاي تحصيلي موجود در آموزش و پرورش به پنج رشتۀ رياضي-فيزيک ، علوم تجربي، علوم انساني، اداره کل و حرفه اي، و کار و دانش اشاره کرد (امين بيدختي و دارائي، ١٣٩٠).
نتايج مراحل سه گانۀ کدگذاري باز، محوري و انتخابي پژوهش رديف , مفاهيم )خردهمقوله ها( , مقوله هاي اصلي , مقولۀ هسته 1, توجه به ديدگاه والدين ، همانندي با نظر همسالان , همانندسازي , 2, تناسب رشته با استعداد، تناسب رشته با جنسيت ، تناسب رشته با شغل والدين ، تناسب رشته با تواناييهاي علمي، تناسب رشته با شخصيت ، سازگاري رشته با زندگي بعد از ازدواج , تناسب رشته , 3, امکان ادامۀ تحصيل ، امکان پيشرفت فردي، سهولت کسب اعتبار اجتماعي، احتمال اشتغال و فرصت هاي شغلي، سهولت کسب درآمد، احتمال برخورداري از درآمد کافي، سهولت کسب شهرت اجتماعي , مسير رشد , 4, اهميت دادن جامعه به رشته ، اعتبار و منزلت اجتماعي رشته ، احساس غرور از عنوان کردن رشتۀ خود در جامعه در آينده , شأن ادراکي رشته , 5, استعداد و توانايي، علاقه به رشته ، جنسيت ، مهارت ، معدل دورة متوسطۀ اول ، تجارب شخصي، ويژگي هاي شخصيتي , عوامل فردي , 6, فرهنگ خانواده ، هدايت و راهنمايي تحصيلي، وضع اقتصادي خانواده ، موقعيت جغرافيايي, عوامل محيطي يا واسطه اي , در ادامه مقوله هاي مستخرج از کدگذاري توضيح داده شده است : الف ( همانندسازي: اغلب مشارکت کنندگان پژوهش حاضر معتقد بودند که يکي از عوامل اصلي تعيين کننده در انتخاب رشته ، همانندسازي است .