چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری تابآوری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی با واسطهگری شایستگی هیجانی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه پژوهش شامل همه دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهرستان اوز واقع در جنوب استان فارس بود که از بین آنها تعداد 292 نفر (118 پسر، 174 دختر) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند؛ و به مقیاس تابآوری تحصیلی و پرسشنامههای شایستگی هیجانی و بهزیستی تحصیلی پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی و روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS-16 و AMOS-24 استفاده شد. نتایج نشان داد که تابآوری تحصیلی هم بهصورت مستقیم و هم بهواسطة شایستگی هیجانی درونفردی قادر به پیشبینی بهزیستی تحصیلی است؛ در حالی که اثر واسطهای شایستگی هیجانی بینفردی معنیدار نیست. همچنین شایستگی هیجانی درونفردی، بهزیستی تحصیلی را بهصورت مثبت و معنیدار پیشبینی میکند؛ در صورتی که شایستگی هیجانی بینفردی قادر به پیشبینی معنیدار بهزیستی تحصیلی نیست. یافتههای این پژوهش از دو بُعد نظری و عملی شامل مضامین جدیدی است. نتایج پژوهش حاضر میتواند بهلحاظ نظری، دانش موجود در مورد پیشایندهای درونفردی بهزیستی تحصیلی را افزایش دهد. بهلحاظ کاربردی نیز میتوان با ارتقای تابآوری تحصیلی و شایستگی هیجانی درونفردی به بهزیستی تحصیلی دانشآموزان کمک نمود.
This study aimed to investigate the structural relationship between academic resilience and academic well-being with the mediating role of emotional competence. This study adopted a descriptive-correlational design, and the statistical population included all high school students in Evaz, a city located in the south of Fars province, of which 292 (118 boys and 174 girls) were selected using a convenience sampling method. The participants were asked to fill in academic resilience scale, emotional competence, and academic well-being questionnaires. To analyze the data, descriptive statistics and structural equation modeling using SPSS-16 and AMOS-24 statistical software were used. The results showed that academic resilience predicted academic well-being both directly and through intrapersonal emotional competence though the mediating effect of interpersonal emotional competence was not significant. In addition, while intrapersonal emotional competence positively and significantly predicted academic well-being, interpersonal emotional competence did not significantly predict academic well-being. The findings of this study contribute to the literature both theoretically and practically. From a theoretical perspective, the findings highlight the importance of intrapersonal antecedents in enhancing academic well-being. From a practical point of view, the results show that students’ intrapersonal emotional competence and academic resilience can be promoted by providing them with the necessary training, which, in turn, can contribute to students’ academic well-being.
خلاصه ماشینی:
Tuominen-Soini et al(، باورهاي انگيزشي )٢٠٠٤ ,Baker(، مهارت حل مسئله خلق )٢٠١٣ ,Hajiyakhchali(، اميد، خوشبيني و خودکارآمدي )٢٠٠٩ ,Snipes &Robinson (، توانمنديهاي فردي همچون سطوح مختلف شايستگي از جمله شايستگيهاي اجتماعي١، هيجاني ٢، شناختي٣، رفتاري ٤ و اخلقي٥ و نيز تاب - آوري ٦ و خودتعيينگري٧ )٢٠٢٠ ,Chai &Shek ( از جمله عوامل درونفردي هستند که در پژوهشهاي گذشته نقش پيشايندي آنها براي بهزيستي تحصيلي مورد تأييد قرار گرفته است.
همچنين پژوهشگران مختلف بر اهميت توانمنديهاي درونفردي همچون تابآوري که توان مقابله با شراي دشوار را براي افراد فراهم ميکند؛ براي رخ دادن پيامدهاي مثبت تحصيلي تأکيد داشتهاند ) ,Meneghel ٢٠١٥ ,Ireri &Mwangi, Okatcha, Kinai, ;٢٠١٩ ,De Witte &nez, Salanova, Marti(، اما اين موضوع از نگاه پژوهشگران قبلي که به شناسايي پيشايندهاي بهزيستي تحصيلي پرداختهاند؛ مورد غفلت قرار گرفته است؛ و پژوهش حاضر با در نظر گرفتن توانمنديهاي تابآوري تحصيلي و 1 شايستگي هيجاني ٢ تلشي به منظور پاسخدهي به اين خل پژوهشي است.
state شواهد پژوهشي نشان ميدهند که همهگيري بيماري کوويد-١٩ و تغييرات متعاقب آن همچون تغيير شيوه آموزش از حضوري به آموزش مجازي، اثرگذاري بسيار زيادي بر وضعيت هيجاني يادگيرندگان داشته است؛ و از اين طريق پيامدهاي تحصيلي و روانشناختي منفي را براي آنها رقم زده است ) ,Hossain &Islam, Barna, Raihan, Khan, ;٢٠٢١ ,Mhaidat &Basheti, Mhaidat, ٢٠٢٠ ,Dias &Maia ;٢٠٢١ ,Kim &Lee, Jeong, ;٢٠٢٠(، و لزوم برخورداري از شايستگي هيجاني بهمنظور شناسايي و تنظيم هيجانهاي خود و ديگران در جهت مواجهه و مقابله ماثر با نامليمات مذکور را بيش از پيش نمايان ساخته است؛ لذا توجه به توانمنديها و شايستگيهاي فردي و بينفردي در بعد هيجاني حائز اهميت است.