چکیده:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفهها و مدل مفهومی انگیزش پیشرفت تحصیلی در دانشجویان ایرانی انجام شد. دادهها از طریق مصاحبه با دانشجویان دانشگاه (20 نفر) و متخصصان حیطه روانشناسی تربیتی (8 نفر) به روش نمونهگیری هدفمند جمعآوری شد. ابزار آفرینش دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته با 8 سوال اصلی بود. دادهها بر مبنای رویکرد دادهبنیاد نظاممند در سه مرحله کدگذاری شدند. نتایج در قالب 43 مقوله فرعی، 18 مقوله اصلی و در ابعاد 6 گانه مدل پارادایمی شامل عوامل علّی، مقوله اصلی (سودمندگرایی و کاربردپذیری)، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها، تنظیم و ارائه شد. مقوله اصلی مستخرج از فهم تفسیری دادههای این پژوهش نشان داد که هسته مفهومی اصلی شکلدهنده به تلاشهای پیشرفتمدارانة تحصیلی در بین دانشجویان ایرانی، مولفه سودمندگرایی و کاربردپذیری تحصیلی بود. بر این اساس، پژوهش حاضر با تدارک فرصتی برای ورود مولفههای سودمندگرایی تحصیلی، کاربردپذیری تحصیلی و غایتنگری تحصیلی به ادبیات انگیزش پیشرفت تحصیلی، ضمن کمک به پیشبرد مرز دانش نظری در این قلمرو مطالعاتی، وجه تکمیلی خود را بهعنوان یک قطعه اطلاعاتی مستقل، در بدنة پازل فکری معطوف بر انگیزش پیشرفت تحصیلی، حفظ کرد. الگوی مفهومی مستخرج از این پژوهش با شمول همزمان عوامل ششگانه رویکرد پارادایمی، و بهطور ویژه تاکید بر وزن تفسیری عللی کمتر شناختهشده در قلمرو انگیزش پیشرفت مانند سودمندگرایی و کاربردپذیری، و همچنین، بازتاکید بر نقش ساختارهایی برونشخصی مانند نظام آموزشی، ارزشگذاریهای اجتماعی و ساختارهای کلان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، در ارائه مدلی یکپارچه و منسجم، نقشی بیبدیل آفرید. بیشک، الگوی نظری توسعهیافته میتواند در بین دانشجویان ایرانی، چهارچوب مفهومی ارزشمندی را برای فهمپذیری پدیدة انگیزش پیشرفت بهمثابة یک مفهوم بسیط و چندوجهی، فراهم آورد.
This study aimed to identify the components and develop a conceptual model of Iranian students’ academic achievement motivation. Data were collected through an eight-question semi-structured interview with university students (n = 20) and experts in the field of educational psychology (n = 8) selected based on a purposeful sampling method. The collected data were coded in three phases using the grounded theory methodology. The results were arranged and presented in 43 sub-categories and 18 main categories. A paradigmatic model was developed that comprised six dimensions, namely, causal factors, the main category (utility and applicability), background conditions, intervening conditions, strategies, and consequences. The main category, extracted through an interpretive analysis of the data, showed that the main conceptual core shaping Iranian students’ achievement-oriented efforts was the component of utility and academic applicability. Hence, one of the contributions of this study was to introduce the components of academic utility, applicability, and purposefulness to the literature on academic achievement motivation. Furthermore, it contributes to the advancement of theoretical knowledge in this field and deepens the current understanding of academic achievement motivation. The proposed conceptual model is an integrated coherent model since it takes into account all six dimensions of the paradigmatic approach and, simultaneously, emphasizes the interpretive weight of less known causes (e.g., utility and applicability) of academic achievement motivation. Equally important, the developed model highlights the role of external factors, including the education system, social values, and macro-political, -economic, and -cultural structures, in affecting students’ academic motivation. Finally, the developed model is hoped to provide students as well as educational policy-makers with a conceptual framework that can broaden their understanding of achievement motivation as a comprehensive, multifaceted concept.
خلاصه ماشینی:
چرا بعضي از دانشجويان انتظار دارند عملکرد خوبي داشته باشند، در حالي که برخي ديگر عملکرد ضعيفي دارند؟ چرا بعضي از دانشجويان در مواجهه با موانع تحصيلي پافشاري مي کنند، در حالي که برخي ديگر اين کار را نمي کنند؟ بهطور کلي، چرا دانشجويان پس از حضور در موقعيت هاي تحصيلي ، سبک و سياق متفاوتي را براي پاسخگويي به مطالبات فراروي خود برمي گزينند؟ انگيزش تحصيلي فرآيندي است که هدفي آن را سبب شده و تداوم مي بخشد و مفهوم آن در قلب ساالت بال نهفته است و شايد ارتقاي آن يکي از »بزرگترين چالشهاي آموزشي دوران ما« باشد ) ,Hattie, Flaviu ٢٠٢٠ ,Kang &Hodis, (.
بررسي هاي Anderman )٢٠٢٠( ناظر بر اين حقيقت است که اگرچه هر يک از نظريه ها ويژگي هاي منحصربهفرد خود را دارند، اما در چهار بعد عمده داراي اشتراک هستند: عوامل شخصي )انتظارات، خودکارآمدي (، جنبههاي اجتماعي )مدلسازي ، مقايسهها( و شناختي )خودتنظيمي (، وظايف و اهداف و در نهايت ادراک هزينهها و منافع.
عوامل علي: عوامل علي در پژوهش حاضر از ٣ مقوله اصلي ويژگي هاي شناختي و فراشناختي ، هوش هيجاني و شخصيت تشکيل شده است مفهوم تواناييهاي شناختي و بهويژه فراشناخت با پژوهشهاي Urban, Pesout, Kombrza, and Urban )٢٠٢١( و Finn and Benes )٢٠١٩( همخواني دارد.
در خصوص ساختار مديريت دانشگاه و کيفيت ارتباط کارکنان دانشگاه در انگيزش دانشجويان در تحصيل نتايج پژوهش ,Vinichenko, Taridi, Kirillov Makushkin, and Melnichuk )٢٠١٧(، همچنين درک دانشجويان از نحوة ارزشيابي و نمرات امتحان در پژوهش Heydarzadeh, Mahram, and Kareshki )٢٠١٥( با پژوهش حاضر همراستاست.