چکیده:
نظریه «زنان نجیب و نانجیب» به عنوان یک نظریه فمنیستی در جرمشناسی دادگاههای کیفری، مرز میان بزهکاری و بزهدیدگی را در جرایم جنسی تحلیل میکند. بر اساس این نظریه، چنانچه زنانِ قربانیِ تجاوز در دادگاه موفق به اثبات عنف نشوند و با برچسب نانجیب مواجه گردند، جایگاه بزهدیدگی خود را از دست میدهند و با تبدیل شدن به مجرم، در قالب عنوان مجرمانه «برقراری رابطه نامشروع» مجازات میشوند. لذا این پژوهش با طرح این پرسش که آیا بزهکارانگاری، بزهدیده در جرم تجاوز در رویه قضایی پذیرفته میشود یا خیر؟ مسئله و هدف اصلی خود را بر ارزیابی جایگاه نظریه زنان نجیب و نانجیب در رویه قضایی دادگاههای کیفری یکِ استان خراسان رضوی قرار داده است. بدین ترتیب، مقاله حاضر درصدد است تا با استفاده از روشهای تحقیق کیفی همچون تحلیل آرای قضایی و انجام مصاحبههای ژرفایی با قضات، رویکرد رویه قضایی به بزهکارانگاری بزهدیده در جرم تجاوز جنسی را بررسی کند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که رویه دادگاههای کیفری یک استان خراسان رضوی و شعب دیوان عالی کشور آن است که در فرض عدم توانایی بزهدیده در اثبات عنف، به عنوان اتهامی «برقراری رابطه نامشروع» برای شاکی ورود نمیکنند، زیرا از یکسو، شرایط مقرر در ماده 102 قانون آیین دادرسی کیفری در این حالت وجود ندارد و از سوی دیگر، عدم اثبات عنف به معنای مطاوعه نیست. همچنین وجود رابطه دوستی قبلی نیز موجبی برای مجازات کردن بزهدیده محسوب نمیشود. با توجه به تحلیل پروندههای موجود، قضات دادگاههای کیفری یک خراسان رضوی و شعب دیوان با اتخاذ یک رویکرد انسانی و پرهیز از واکنشهای افراطی فمنیستی، تنها برای کاستن از مجازات اعدام به سرزنشپذیری بزهدیده توجه میکنند.
As a feminist theory in the criminology of criminal courts, the theory of madona and whore women examines the barriers to women's access to justice. According to this theory, if women victims of rape fail to prove their guilt in court and are labeled as dishonorable, they lose their victim status and are punished by becoming criminals under the criminal title of "having an illicit affair." This study aims to evaluate the position of the theory of noble and non-noble women in the judicial procedure of criminal courts in a province of Khorasan Razavi, using the analysis of judicial opinions and in-depth interviews with judges, to examine the approach of judicial procedure to delinquency in rape. The findings of this study show that the procedure of criminal courts in a province of Khorasan Razavi and branches of the Supreme Court is that if the victim is not able to prove rape, they do not enter as a charge of "having an illicit relationship" for the plaintiff; On the one hand, the conditions set forth in Article 102 of the Code of Criminal Procedure do not exist in this case, and on the other hand, failure to prove violence does not mean obedience. Also, the existence of a previous friendship is not a reason to punish the victim. At the same time, the judges of the criminal courts of Khorasan Razavi and the branches of the Court, by adopting a humane approach and avoiding extremist feminist reactions,
خلاصه ماشینی:
دو فصلنامه علميِ Biannual journal of «مطالعات فقه اسلامي و مباني حقوق » سال شانزدهم / شماره چهل و ششم / پاييز و زمستان ١٤٠١ Vol, 16/ No, 46/ Fall & Winter 2023 5-28 5-28 مرز ميان «بزهکاري» و «بزه ديدگي» در جرم «تجاوز» (بررسي رويه قضايي شهر مشهد) عباس شيخ الاسلامي(نويسنده مسئول ) جواد وارسته شاکري مجيد شايگان فر رضا دانشور ثاني چکيده نظ ريه »زنان نجيب و نانجيب « به عنوان يک نظ ريه فمنيستي در جرم شناسي دادگاه هاي کيفري، مرز ميان بزهکاري و بزه ديدگي را در جرايم جنسي تحليل ميکند.
بدين سان ، پرسش اصلي پژوهش حاضر آن است که : ـ آيا در دادگاه هاي کيفري يک استان خراسان رضوي، بزه ديدگان تجاوز با موانع عدالت مواجه هستند يا خير؟ ـ به ط ور کلي، در دادگاه هاي کيفري يک استان خراسان رضوي، نظ ريه زنان نجيب و نانجيب در نحوه رسيدگي به جرم اثرگذار است يا خير؟ و در نهايت ، در صورت عدم اثبات جرم تجاوز يا نانجيب بودن بزه ديده ، رويه قضايي حکم به برائت ميدهد يا بزه ديده را به جرم برقراري رابطه جنسي به شلاق محکوم ميکند؟ بر اين اساس ، در ادامه چارچوب نظ ري پژوهش مفهوم سازي و پس از آن ، مهم ترين يافته هاي حاصل از بررسي اسناد و انجام مصاحبه هاي ژرفايي مطرح ميشوند.