چکیده:
خاطرات عصر قاجار که زمینههای شکلگیری و توسعۀ آن ارتباطی تنگاتنگ با ورود مظاهر مدرن به ایران دارد، با قلم و بیان مردان روایتگر آغاز و توسعه یافته است. دراین آثار زنان بهعنوان سوژهای مستقل نقشی ندارند؛ اما کتاب سردار مریم بختیاری، بهعنوان اولین زن خاطرهنگارعصر قاجاری، در این میان اثری متفاوت است. مسئلۀ اصلی و هدف نوشتار حاضر واکاوی متن خاطرات مریم بختیاری با تکیه بر روش گفتمانکاوی انتقادی فرکلاف، جهت رسیدن به چگونگی بازنمایی نقشهای جنسیتی در این اثر است. لذا با استفاده از سه مبحث اصلی این نظریه در حیطۀ متن، پرکتیس گفتمانی و پرکتیس اجتماعی، میتوان چنین تحلیل کرد که این اثر برخلاف گفتمان سنتی، بر نقشها و وجود زنان در جامعه و لزوم اهمیت دادن به ایشان، تأکید دارد. همچنین دیگر یافتههای پژوهش نشان میدهد که کتاب خاطرات او پا را از حوزۀ گفتمان محصور در سنت فراتر نهاده و در همین راستا سردار مریم با ترکیب کنشهای جنسیتی در قالب گفتاری با احساس زنانه، از متون میان گفتمانی خویش فراتر رفته و به خلق متنی متفاوت دست زده است که همانا محصول آن، برساخت اندیشهای فراتر از عصر خویش است.
The memoirs of the Qajar era, whose formation and development are closely related to the arrival of modern manifestations in Iran, began and developed with the pen and expression of male narrators.In these works; women do not play a role as an independent subject But Sardar Maryam Bakhtiari's book; as a first female memoirist of the Qajar era, is a different work. The main issue of this paper is the analysis of Maryam Bakhtiari's memoirs, based on Farklough's critical discourse analysis approach, in order to find out how generic roles are represented in this work. Therefore, by using the three main topics of this theory in text, discourse practice and social practice, it can be analyzed that this book, contrariwise the traditional discourse, emphasizes on the roles and being of women in the society and the necessity of according them importance. Also, other obtained results of the research show that her book has gone beyond the field of discourse confined in tradition, in this regard, through combining generic actions in the form of language with feminine feelings, Sardar Maryam has gone beyond her interdiscourse texts and created a different text. Which produced a construction of thought beyond her era.
خلاصه ماشینی:
مسئلۀ اصلي و هدف نوشتار حاضر واکاوي متن خاطرات مريم بختياري با تکيه بر روش گفتمان کاوي انتقادي فرکلاف ، جهت رسيدن به چگونگي بازنمايي نقش هاي جنسيتي در اين اثر است .
سردار مريم بختياري که در جاي جاي خاطرات خويش سعي دارد از چنگال نقش هاي صرفاً جنسيتي رها شود و به نقشي برابر با مردان دست يابد و آن را حق زنان بداند، همچنان که در فعاليت هاي سياسي زمان خود در حد مقدور شرکت ميکند، در خاطرات خويش نيز وارد مباحث سياسي ميشود و در موقعيت هاي مختلف به نقد سلسله قاجار و منسوبان آن ها ميپردازد؛ که در اين ميان بيشترين انتقادات نسبت به ناصرالدين شاه است .
» (همان : ٤٩-٥٢) سردار مريم با بيان اين توصيفات دقيق ، مخاطب اثر خويش را از همان آغاز به زيبايي با خود همراه نموده است و با قدرت بازنمايي حوادث و احساسات مختلف در موقعيت هاي متفاوت ، اثري ويژه و ممتاز را در حيطۀ خاطرات عصر قاجار که به طور يقين با روايت مردان گره خورده ، پديد آورده است .
نکته پاياني اين مقايسه را ميتوان اين گونه ذکر نمود که هر چند دو اثر، از يکنواختي روايت هاي مردان خاطره نگار عصر قاجار به دور ميباشند و به نقد وضعيت زنان و جامعه خويش ميپردازند و در راه اين نقد از گفتار زنانه استفاده ميکنند، اما به دليل صراحت بيشتر و توجه دقيق تر ميتوان برتري را از آن خاطرات مريم بختياري دانست .