چکیده:
ادب غنایی بیان نرم و لطیف احساسات و عواطف شخصی شاعر است و به عشق، دوستی، رنج، نامرادی و هرچه روح آدمی را متأثر میکند، توجه نشان میدهد. آنچه این نوع ادبی را از غیر آن متمایز میسازد، غلبۀ عنصر احساس و عاطفه بر دیگر عناصر شعری است. اندوه یکی از عمیقترین و متأترکنندهترین احساسات آدمی است که در این پژوهش به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانهای به بررسی مؤلفههای آن در اشعار احساسی و عاطفی فایز دشتی، محمدخان دشتی و مفتون بردخونی پرداخته شده است. هدف از این پژوهش مقایسه این حس در اشعار سه شاعر است و اینکه شاعران مورد بررسی در کاربرد اینگونه مفاهیم چه وجه تشابه و تمایزی با هم داشتهاند. در باب نتیجۀ این تحقیق میتوان گفت که تبلور غم و اندوه در اشعار فایز، بیشتر جنبۀ شخصی دارد و در سرودههای مفتون، بیشتر به دلایل خانوادگی و اجتماعی است. در شعر محمدخان دشتی نیز جنبۀ مذهبی و اجتماعی اندوه نمود چشمگیرتری داشته است. وی شعری را که به دور از بازگویی رنج و درد و اندوه بشری باشد، به هیچ میگیرد و گاه به سرایندگان بیدرد در دورۀ مشروطیت و بازگشت ادبی تاخته است. در اشعار مفتون علت اندوه وی در ابتدای شاعریاش به شکل گنگ و نامفهوم ظاهر میشود، اما بهتدریج علت اندوهش را میتوان در تلاش وی برای رسیدن به کمال عرفانی یا غم برآمده از احساس تنهایی در هستی یافت.
Lyrical literature is the delicate expression of the poet's personal feelings and emotions and pays attention to sufferings, reluctance, love, friendship and everything that affects the human soul. What distinguishes this type of literature from others is the dominance of the element of feeling and emotion over other elements of poetry. The more subtle the poet's feelings and the deeper his emotions, the more penetrating and pleasing his speech will be. Lyrical literature has a more prominent poetic character than other types and is considered to be the most imaginative, purest and oldest type of literature. In this research, descriptive-analytical method and library tools have been studied on the components of lyrical literature in the emotional poems of Fayez Dashti, Mohammad Khan Dashti and the Maftoon Bordkhuni. The purpose of this research is to study and compare these components in the poems of these three poets and what are the similarities and differences between the mentioned poets in the application of such concepts? And the depth of sorrow in the words of which of these poets has the most crystallization? The result of this comparison and adaptation is that all three poets have dealt with this issue equally and there are differences in the way of expressing and using poetic images and images. The difference between the three poets' view of processing the case is in the use of images that carry the text with them. Fayez and Maftoon have mostly used the metaphorical array to convey the idea and concept of grief, and Mohammad Khan has used other literary arrays such as recognition to convey such emotion.
خلاصه ماشینی:
مقاله پژوهشی تبیین غم و اندوه در شروه سراییهای فایز دشتی، محمدخان دشتی و مفتون بردخونی حیدر حاجیان ١ مریم پرهیزکاری ٢ 3 سید محمود سید صادقی چکیده ادب غنایی بیان نرم و لطیف احساسات و عواطف شخصی شاعر است و به عشق ، دوستی، رنج ، نامرادی و هرچه روح آدمی را متأثر میکند، توجه نشان میدهد.
اندوه یکی از عمیق ترین و متأترکننده ترین احساسات آدمی است که در این پژوهش به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به بررسی مؤلفه های آن در اشعار احساسی و عاطفی فایز دشتی، محمدخان دشتی و مفتون بردخونی پرداخته شده است .
ادبیات غنایی ادب غنایی یکی از انواع ادبی است که از دیرباز در شعر شاعران و نویسندگان ظهور و بروز گسترده ای داشته است «و در آثار منظوم و منثور فارسی، جلوه های گوناگون داشته است که بیان نرم و لطیف عواطف و احساسات شخصی شاعر است و به عشق ، دوستیها، رنج ها، نامرادیها و هر چه روح آدمی را متأثر میکند با شور و حرارت میپردازد» (کریم رشیدی، ١٣٩٩: ٣٢)، همچنین دربرگیرندۀ مضامین متعددی از جمله غم و اندوه است که در زندگی هر انسانی دیده می شود.
فایز و محمدخان دشتی و مفتون ، سه شاعر خطۀ جنوب در زمینۀ سوگ سروده ها، طبع آزمایی کرده اند و به خاطر بسامد بالای این نوعِ شعر در جنوب مشهور شده اند؛ به گونه ای که اشعار این سه شاعر در شروه خوانیها استفاده میشود.