چکیده:
از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا شکل دادن به هویتی در هم تنیده و تحت عنوان محور مقاومت اسلامی است. قدرتگیری شیعیان در عراق، رشد حزب الله در لبنان، قدرت یافتن انصارالله در یمن، گسترش مبارزات شیعیان بحرین و افزایش قدرت و توانایی گروههای مقاومت فلسطینی از جمله مهمترین آثار تاثیرگذار ایدئولوژی انقلاب اسلامی در این منطقه میباشد. هدف اصلی این پژوهش مطالعه دلایل حمایت ایدئولوژیک ایران از محور مقاومت اسلامی در غرب آسیا است. برای تحقق هدف اصلی پژوهش، سوال اصلی عبارت از این است که دلایل حمایت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران از محور مقاومت اسلامی چیست؟ چارچوب نظری پژوهش سازه انگاری و روش تحقیق نیز توصیفی-تبیینی است. یافتههای پژوهش نیز نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران به علت هویت اسلامی، رعایت و اجرای اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی مبنی بر حمایت دینی از مسلمانان، ایجاد ثبات و امنیت در منطقه غرب آسیا، باورها، انگارهها و ایستارهای مشترک با گروههای مقاومت و همچنین حفظ امنیت و منافع ملی خویش، اقدام به حمایت از محور مقاومت در چارچوب ایدئولوژی انقلاب اسلامی نموده است.
The formation of the Axis of Resistance in West Asia is one of the important achievements of the Islamic revolution. Forming Shiite government in Iraq, the rise of Hezbollah in Lebanon and Ansarullah in Yemen, and the growing ability of Palestinian groups are the most important ideological impacts of the Islamic Revolution in the West Asian region. The main purpose of this research is to study the reasons of Iran's ideological support for the axis of Islamic resistance in West Asia. To achieve the main goal of the research, the important question is what are the reasons for the ideological support of the Islamic Republic of Iran from the axis of Islamic resistance? The theoretical framework of this research is constructivist and the research method is descriptive-explanatory.The research findings show that the Islamic Republic of Iran, due to its Islamic identity, observes and implements the principles and ideals of the Islamic Revolution based on religious support for Muslims, creating stability and security in West Asian region, common beliefs, ideas and attitudes with groups supported the axis of resistance within the ideology of the Islamic Revolution.
خلاصه ماشینی:
حمايـت از نهضـت هـاي آزاديبخش به خصوص عليه اشغالگري و نيز شکلگيري تدريجي محور مقاومت با تاسيس حزب اللـه لبنان از اوايل دهه ١٩٨٠ و تاسيس رسمي آن در سال ١٩٨٣و تسرّي آن به ساير جنبش هاي شـيعي يـا متمايل به ايران ، يکي از خطوط کلي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران مي باشـد کـه منبعـث از «اصول و آرمان هاي انقلاب اسلامي» مردم ايران بوده و در «قانون اساسي»، «انديشه هاي امام خميني (رحمه الله عليه )» و همچنين در «منظومه فکري حضرت آيت الله خامنه اي (مدظله العالي)» تأکيد شده است .
اين پژوهش به دنبال پاسخ به اين پرسش اصلي است که دلايل حمايت ايدئولوژيک جمهـوري اسلامي ايران از محور مقاومت اسلامي چيست ؟ براي پاسخ مسـتدل بـه ايـن سـؤال از آنجـا کـه در نظريه سازه انگاري هويت و ايدئولوژي از مباحث مهم به شـمار مـي رود لـذا ايـن نظريـه بعنـوان چارچوب نظري استفاده شده است .
٣- دلايل ايدئولوژيک حمايت جمهوري اسلامي ايران از محور مقاومت ١ براساس نظريه سازه انگاري همانطور که پيش تر اشاره شد، يکي از اصول مهم سياست خـارجي جمهـوري اسـلامي ايـران حمايت از مستضعفان و جنبش هاي آزاديبخش در برابر مستکبران مي باشـد.
اگر سازه انگاري را با محور مقاومت اسلامي و ايدئولوژي منبعـث از جمهـوري اسـلامي ايـران تطبيق دهيم ، به اين نتيجه خواهيم رسيد که جمهوري اسلامي ايران به علت هويت اسـلامي، رعايـت و اجراي اصول و آرمان هاي انقلاب اسلامي مبني بـر حمايـت دينـي از مسـلمانان ، ايجـاد ثبـات و امنيت در منطقه غرب آسيا و حفظ امنيت و منافع ملي خويش ، اقدام به حمايت از محـور مقاومـت نموده است .