چکیده:
موزهها در دنیا از مهمترین منابع مطالعاتی پژوهشگران بوده و اطلاعاتی با سویههای مختلف در اختیار آنان قرار میدهند. این موضوع آثار موجود در موزهها را از وجه هنری صرف خارج کرده و به موضوعاتی واجد ارزش مطالعاتی بدل مینماید. این مقاله با هدف بررسی میزانسنجیِ تأثیر بازدید از آثار هنری برآمده از فرهنگ اسلامی بر آشنایی بازدیدکنندگان با هنر وتمدن اسلامی، با رویکردی میانرشتهای در ابتدا با استفاده از شیوه تحلیلی-توصیفی به تأثیر وجود آثار مربوط به هنر اسلامی بجای مانده از قرون سیزدهم تا پانزدهم میلادی بر هنرِ همعصر در استان توسکانی با مرکزیت فلورانس پرداخته است و در خلال آن ارتباط بین پادشاهان این استان و کشورهای اسلامی را در آن دوران بررسی کرده است. گردآوری اطلاعات در این بخش به صورت کتابخانهای و بر پایه اسناد مکتوب انجام شده است. سپس، در بخش دوم، با تکیه بر اطلاعات پرسشنامهای به دست آمده از جامعه آماری ۱۵۰ نفری از بازدیدکنندگان گالری اوفیتزی در سال ۲۰۲۱ میلادی، تأثیر بازدید این آثار بر آشنایی مخاطبان با تمدن اسلامی مورد بررسی قرار داده است. پرسشنامهها به صورت پیمایشی طراحی شده و نتایج به دست آمده بر اساس الگوی آزمون کولموگروف-اسمیرنوف تحلیل و بررسی شدهاند. بر این اساس، سطح معنیداریِ بیانشده برای متغیرِ مستقل در سطح اطمینانِ ۹۵/۰، کمتر از ۰۵/۰ بوده و در نتیجه بازدید از آثار هنر اسلامی موجود در گالری اوفیتزی بر آشنایی با هنر و تمدن اسلامی تأثیر داشته است. این پژوهش با در نظر گرفتن میزان این تأثیرگذاری، به عنوان راهکار، ارائه کاتالوگ آنلاین با تمرکز بر هنر اسلامی را پیشنهاد کرده است.
Museums are among the most important surveying sources for researchers and provide them information with various dimensions. This point sends out the works present in museums from merely art works and turns them to be topics of valuable researches. By an interdisciplinary approach, this article, first and through descriptive-analytic method, explains about the influence of Islamic art works left from 13th to 15th centuries on contemporary art in Tuscany province, centered in Florence; within which the relation between kings and rulers of this province with Islamic countries in that epoch is studied. The data collection in this part is through libraries search and written documents. In the second part, based on the questionnaire information obtained from the statistical population of 150 visitors of the Galleria degli Uffizi in 2021, the impact of visiting these works on the audience’s familiarity with Islamic civilization has been analyzed. The questionnaires were designed in form of scaling; and based on the obtained information and according to Kolmogorov-Simornov test and as per Sig, expressed for predictor variable in confidence interval 0.95, was less than 0.05. As a result, it was proved that visiting Islamic art works present in this museum has influence on familiarity with Islamic civilization. Regarding this influence, the present article proposes presenting online catalogue focusing on Islamic art as a strategy.
خلاصه ماشینی:
اين مقاله با هدف بررسي ميزان سنجي تأثير بازديد از آثار هنري برآمده از فرهنگ اسلامي بر آشنايي بازديدکنندگان با هنر وتمدن اسلامي، با رويکردي ميان رشته اي در ابتدا با استفاده از شيوه تحليلي-توصيفي به تأثير وجود آثار مربوط به هنر اسلامي بجاي مانده از قرون سيزدهم تا پانزدهم ميلادي بر هنر هم عصر در استان توسکاني با مرکزيت فلورانس پرداخته است و در خلال آن ارتباط بين پادشاهان اين استان و کشورهاي اسلامي را در آن دوران بررسي کرده است .
سپس ، در بخش دوم ، با تکيه بر اطلاعات پرسشنامه اي به دست آمده از جامعه آماري ١٥٠ نفري از بازديدکنندگان گالري اوفيتزي در سال ٢٠٢١ ميلادي، تأثير بازديد اين آثار بر آشنايي مخاطبان با تمدن سلامي مورد بررسي قرار داده است .
از اين روي، پژوهش حاضر به دنبال اثبات اين فرضيه که مشاهده اين سالن ها و آگاهيبخشي در مورد حضور هنر اسلامي در آثار غربي (خصوصا نقاشي) ميتواند در آشنايي مخاطبين با فرهنگ ، تاريخ و هنر تمدن اسلامي ايفاي نقش مثبتي داشته باشد، با تکيه بر مطالعات کتابخانه اي و شيوه تحليلي-توصيفي علاوه بر بررسي نحوه تأثيرپذيري هنرمندان استان توسکاني از آثار هنر اسلامي در قرون سيزدهم تا پانزدهم ميلادي، به بررسي روابط موجود بين اين استان و کشورهاي اسلامي در قرون مذکور پرداخته است و نتايج به دست آمده را با طرح پرسشنامه تطبيق داده است .
تأثيرگذاري آثار هنري موزه اي بر ترويج هنر اسلامي در دنياي غرب 86 پژوهش ؛ مطالعه موردي: موزه هاي دانشگاه تهران » با گزينش يک جامعه آماري ٣٠ نفره ، ميزان اين اثربخشي را بررسي کرده است (١٣٩٥).