چکیده:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر ساخت و اصلاح شخصیت اخلاقی از دیدگاه آیتالله مصباح است. اخلاق ازجمله مهمترین ابعاد شخصیت انسان است و موضوع «شخصیت اخلاقی»، زیرشاخهای از مباحث مطرح در روانشناسی اخلاق بهشمار میآید. مسئله از اینجا آغاز میشود که آیا شخصیت اخلاقی، از قبل از تولد شکل گرفته و بهصورت طبیعی در نهاد انسان قرار دارد یا اکتسابی است؟ اگر شکلدهی به آن اکتسابی است، چه عواملی در شکلگیری و اصلاح آن مؤثر است؟ و اگر شخصیت اخلاقی به دلایلی دچار انحراف شد، آیا امکان اصلاح در آن وجود دارد؟ باتوجه به سؤالات مطروحشده، این پژوهش درصدد است پس از بررسی دیدگاه آیتالله مصباح، پاسخی برای آنها بیابد.روش: پژوهش حاضر از لحاظ روش اجرا توصیفی- تحلیلی است . یافتهها و نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد که برخلاف نظر برخی از فیلسوفان غربی که رویکردی تکبعدی نسبت به این موضوع دارند، آیتالله مصباح اندیشمندی جامعنگر بوده و بینشی وسیع و همهجانبه نسبت به مسائل دارد. وی علاوه بر پذیرش موضوع ساخت و اصلاح شخصیت اخلاقی، همچنین آن را متأثر از عوامل گوناگونی نظیر سن، والدین، جامعه، ایمان، اختیار میداند. ازاینرو میتوان ادعا کرد که دیدگاه او در ارتباط با این موضوع از جامعیت ویژهای برخوردار است.
خلاصه ماشینی:
مسئله از اينجا آغاز مي شود که آيا شخصيت اخلاقي ، از قبل از تولد شکل گرفته و به صورت طبيعي در نهاد انسان قرار دارد يا اکتسابي است ؟ اگر شکل دهي به آن اکتسابي است ،چه عواملي درشکل گيري واصلاح آن مؤثراست ؟واگرشخصيت اخلاقي به دلايلي دچارانحراف شد، آيا امکان اصلاح در آن وجود دارد؟ باتوجه به سؤالات مطروح شده ، اين پژوهش درصدد است پس از بررسي ديدگاه آيت الله مصباح ،پاسخي براي آنهابيابد.
درواقع انسان در هر امري از امور خويش مختار است و هيچ گونه جبري شامل حال او نمي شود ازاين رو شکل گيري شخصيت انسان نيز ازجمله اموري است که گرچه تحت تأثير عوامل گوناگوني قرار مي گيرد اما شکل گيري نهايي آن به دست خود انسان و با اختيار او خواهد بود و هيچ گونه جبري در اينجا مطرح نيست .
بر اساس چنين شواهدي مشخص مي شود که از نظر آيت الله مصباح ، شکل گيري و اصلاح شخصيت ، امري امکان پذير است ؛ اما وي پذيرش اين امر را وابسته به عوامل متعددي مي داند که مي توان اين عوامل را در دو دستة عوامل دروني و عوامل بيروني تقسيم نمود.
عوامل بيروني شامل جامعه و محيط ، دوست و هم نشين ، والدين ، وراثت هستند و عوامل دروني عبارت اند از ايمان ، اختيار، فطريات و سن ؛ اما منظور از عوامل دروني آن دسته عواملي هستند که خود انسان در رشد و پيشرفت يا سقوط و تنزل آن نقش مستقيم دارد و توسط اين عوامل مي تواند شخصيت خويش را ارتقاء بخشد يا اسباب سقوط آن را فراهم سازد.