چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش مهارت خودتنظیمی بر افزایش آمادگی برای امتحان دانشآموزان دختر مقطع متوسطه منطقه 15 شهر تهران بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری پژوهش را کلّیهی دانشآموزان دختر مقطع اول دبیرستان شهر تهران در سالتحصیلی 92-1391 تشکیل دادهبود که از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای، دانشآموزانی که نمرات اهمالکاری تحصیلی بالایی داشتند، 30 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی در گروه آزمایش (15نفر) و گروه کنترل (15نفر) جایگزین شدند. به شرکتکنندگان گروه آزمایش، 10 جلسه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی آموزش داده شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامهی اهمالکاری تحصیلی سولومون و راتبلوم (1986) استفاده شد. دادهها از طریق آزمون آماری کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود داشت، بدین صورت که آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر افزایش آمادگی برای امتحان دانشآموزان اثربخش بود. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر بر افزایش آمادگی برای امتحان دانشآموزان تاثیرگذار است.
The purpose of the present study was to investigate self-regulation skill training on increasing the preparation for the exam of high school female students in the 15th district of Tehran. The research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population of the research was made up of all the female students of the first grade of high school in Tehran in the academic year 2011-2012, from among them, using the multi-stage cluster random sampling method, 30 students who had high grades of academic procrastination were selected and randomly replaced in the experimental group (15) and the control group (15). The participants of the experimental group were taught 10 sessions of self-regulated learning strategies. Solomon and Rathblum (1986) academic procrastination questionnaire was used to collect data. The data were analyzed through covariance statistical test. The findings showed that there was a significant difference between the experimental and control groups, so that the teaching of self-regulated learning strategies was effective in increasing students' preparation for the exam. Therefore, it can be concluded that teaching self-regulated learning strategies has an effect on increasing students' exam preparation.
خلاصه ماشینی:
يافته ها نشان داد که بين گروه آزمايش و کنترل تفاوت معناداري وجود داشت ، بدين صورت که آموزش راهبردهاي يادگيري خودتنظيمي بر افزايش آمادگي براي امتحان دانش آموزان اثربخش بود.
يادگيرندگان خودتنظيم مي دانند يادگيري يک جريان فعال است و خود مسئوليت آن را مي پذيرند و درک و عدم درک خود از محتوا را بررسي مي کنند و در زمان برخورد با مشکل از ديگران کمک مي گيرند و يادگيريشان را تحت کنترل دارند و به طور خلاصه داراي ويژگي هاي زير هستند: ١) درباره چگونه مطالعه کردن اطلاعات زيادي دارند ٢) از راهبردهاي يادگيري و مطالعه استفاده مي کنند ٣) از مهارتهاي فکرکردن استفاده مي کنند ٤) براي مهارتهاي يادگيري و فکر کردن ارزش قائل اند ٥) علاقه کافي براي استفاده از اين مهارتها دارند ٦) باور دارند که مي توانند اين مهارتها را به کار ببندند ٧) مي توانند فعاليتهاي مورد نظر خود را در يک زمان معقول به انجام برساند ٨) براي رسيدن به هدف خود برنامه ريزي مي کنند ٩) بر رفتار و چگونگي پيشرفت خود نظارت مي کنند.
اگن و کاوچک (٢٠٠١، به نقل از سيف ، ١٣٨٧) در رابطه با اين مرحله از يادگيري خودتنظيمي گفته اند: "مي توان به دانش آموزان آموزش داد، تا رفتارهاي مختلف خود را تحت نظارت و کنترل درآورند.
Clercq, Galand& Frenay 20 مصطفايي(١٣٨٧)، در تحقيق خود با عنوان " بررسي اثربخشي آموزش مولفه هاي راهبردهاي يادگيري خودتنظيمي مبتني بر مدل پنتريچ بر خودکارآمدي، منبع کنترل و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان پسر پايه سوم دبيرستان " نشان داد که آموزش مولفه هاي راهبردهاي خودتنظيمي خودکارآمدي را افزايش مي دهد.