چکیده:
هدف از انجام تحقیق بررسی چالش های حق بر سلامتی و بهداشت در نظام بین المللی حقوق بشر بود. حق بر سلامتی حقی جهان شمول محسوب میگردد و وظیفه تمام دولت هاست که جهت ارتقای این حق چه در خصوص شهروندان و غیر شهروندان خود گام بردارند. حق بر سلامتی به واسطه ی پیوند نزدیکی که با حیات انسان دارد، شایسته ی توجه است . تحقق عالیترین استاندارد موردنظر میثاق نیازمند صرف حداکثر منابع در دسترس دولت ها و طی زمان است . تحقق این استاندارد، با توجه به بنیادهای تعیین کننده ای که برای سلامتی شمردیم ، چالشی بزرگ برای دولت ها به شمار میرود. دلیلش نیز این است که تحقق این بنیادها مقدمه ی لازم نیل به استاندارد عالی بهداشت و سلامتی است ، اما در وضعیتی که آلودگیهای زیست محیطی و تخریب روزافزون جنگل ها که هم چون ریه های کره ی خاکی هستند، گرمایش ناشی از حجم انبوه گازهای گلخانه ای، بیابان زایی، خشک شدن یا آلودگی منابع آب شیرین و . . . که به نوعی روزشمار مرگ زیست بوم انسان را کلید زده اند، در کنار افزایش قحطی و خشک سالی و فقدان امنیت غذایی، باعث گردیده است که سلامتی انسان بیش ازپیش در معرض خطر قرار گیرد. در این شرایط شاید صحبت از عالیترین استاندارد سلامتی چندان واقع بینانه نباشد. از سوی دیگر، محدودیت منابع تحت اختیار دولت ها و عدم برنامه ریزی صحیح و اصولی در تخصیص و تقسیم منابع ، مشکل منابع محدود را چند برابر کرده است .
تعهد به همکاری بین المللی هم که به عنوان سازوکاری تکمیلی جهت توانمندسازی و بالا بردن ظرفیت های اقتصادی و فنی دولت ها در میثاق مطرح گردیده است ، بیشتر به یک توصیه میماند تا تعهدی حقوقی ، هرچند که در یک سند بین المللی الزام آور ذکر شده است .
خلاصه ماشینی:
امروزه مفهوم امنيت انساني به طور صريح در گزارش توسعه انساني ١٩٩٤ که توسط برنامه توسعه سازمان ملل متحد تهيه شده شامل هفت حوزه مختلف است که عبارتند از: امنيت اقتصادي، امنيت غذايي، امنيت بهداشتي ، امنيت محيط زيست ، امنيت شخصي ، امنيت اجتماعي و امنيت سياسي بايد يادآوري کرد که امروزه و مخصوصا در هزاره سوم ميلادي موازين حقوق بشر و سلامت و بهداشت موضوعاتي کاملا مرتبط به هم بوده و بي توجهي به حقوق سلامت ملل ميتواند موجب طرح مباحث مسئوليت بين المللي براي دولت ها گردد، به ويژه اين که دولت ها حتما بايد در بحث سلامت مداخله کرده و با نظارت مستمر، شاخصه هاي بهداشت را براي همه شهروندان خود برقرار نمايند آن هم با بهره گيري از قانون و ضمانت اجراهاي قوي آن .
نمونه بارز آن شيوع بيماري اپيدميک ايدز است که از سوي شوراي امنيت سازمان ملل متحد به عنوان يک بحران و تهديد جدي متوجه صلح و امنيت بين المللي است و همان طور که بسياري از انديشمندان اعلام کرده اند ايدز صرفا يک موضوع بهداشتي نيست بلکه يک تهديد جدي حقوق بشري است که برخي از قاره ها را هدف گرفته است که مانع جدي دست يابي به توسعه پايدار جوامع بشري است و قادر است که بنيان هاي اجتماعي و اقتصادي جوامع را ويران کرده و فقر و فلاکت را با خود به ارمغان آورد (بعيدي نژاد، دريايي و علي آبادي، ١٣٨٤ ).