چکیده:
یکی از آیینهایی که تاریخنگاران و پژوهندگان آیینهای ایرانی کمابیش هیچ سخنی از آن نگفتهاند، جشن «شادگُلی» است که در ایران، عراق و شامِ سدههای نخستین هجری (دوره عباسی) و حتی پس از آن، همهگیر و نامآشنا بوده است. در جستار پیشِ رو با روش تحلیلی- توصیفی، نخست گزارشهایی را آوردهایم که در آنها نامی از شادگُلی برده شده است؛ سپس جزئیات این جشن با توجه به دادههای تاریخی- ادبی موجود، بیان شده است. از این دادهها روشن میشود که شادگُلی، جشنی شاهانه و بیشتر، ویژه مایهداران و سیاستمردان بوده است و توده مردم کمتر به برگزاری آن همت گماشتهاند. از این جشن در منابع عربی با نامهای شاذکُلِی، شاذکُلَی، شاذکلاه، یوم نثرالورد، عیدالجُلشان یاد شده و گویا در هنگامه بهار و فروانی گُلها و شکوفهها برگزار میشده است. با توجه به متون فارسی در دست، میتوان گفت گلستانجشن، گلریزگان، گلافشانی و اردیبهشتگان، نامهایی دیگر برای جشنی است که در این جستار از آن سخن گفته شد.
one of these ceremonies, hardly mentioned by historians and scholars, is Shadgoli, which was popular in the Abbasid era in Iran, Iraq and Syria (Sham). Applying the descriptive analytical approach, the aricle incorporates reports containing Shadgoli. The details of this ceremony according to the available historical-literary data are then explained. The information obtained shows that Shadgoli has been a royal celebration dedicated to the rich and little participation of common people is vividly seen. This ceremony is mentioned in Arabic sources as Shazkoli, Shazkola, Shazkolah, Eide Nathr-Alward and Eid Al-Jolessan. It seems that it has been held in spring, in the time of the abundance of flowers and blossoms. Considering the available Persian texts it can be said that Golestanjashn, Golrizgan, Golafshani and Ordibeheshtgan are other names for this ceremony.
خلاصه ماشینی:
در جستار پيشِ رو، پس از سخني کوتاه دربارٔە ارزش گل و شادخواري با آن در فرهنگ روزگار عباسي به ارائۀ آن دسته از گزارشهاي تاريخي و نمونه هاي شعري ميپردازيم که به جشن ، بازي يا تفريحِ شادگلي چشمزد داشته است ؛ سپس به روشن سازي واژٔە شادگلي و ديگر واژه هاي همرديف و هم معناي آن پرداخته ، از برگزاري آن در فصل فروردين و ارديبهشت سخن گفته ايم و در پايان به آيين ها يا برنامه هايي اشاره ميشود که در اين روز انجام ميشده است .
همزمان با نگارش اين جستار، مقاله اي ارزشمند با عنوان «گل سرخ و بادٔە گلگون » به قلم سميه طباطبايي به نگارش درآمده (١٣٩٨خ ) که نويسنده بيشتر به موضوع باده گساري در کنار گُل در شعر ابونواس پرداخته و به اصل واژٔە شادگلي نگاهي کوتاه کرده است ؛ ولي آنچه در جستار پيشِ رو ميآيد، نگاهي است دقيق و جامع به همۀ گزارشهاي ادبي و تاريخي دربارٔە شادگلي؛ اشاره به واژه هاي مترادف آن در زبان فارسي و عربي و جزئيات ريز يا آيين هايي که در اين جشن گسترش داشته است .
از نام پارسي اين جشن و آيين هايِ ويژه اش ، که بيشتر ميان ايرانيها گسترش داشته است ، روشن ميشود که شادگلي، جشني ايراني و گويا در شمار جشن هاي فصلي و ويژٔە ارديبهشت ماه و هنگامۀ رسيدن گُل بوده است از اين رو ميتوان آن را همان جشن ارديبهشتگان (جشن سوم ارديبهشت )، گلستان جشن ، گلريزگان يا گلريزان دانست که در برخي نوشته ها بدان اشاره شده است .