چکیده:
طرفداران نظریه منطقی احتمال، به اشکالات منتقدان اصل عدم تفاوت پاسخ گفتهاند. جان مینارد کینز [1] و شهید محمدباقر صدر دو چهره شاخص این عرصهاند. مساله اصلی در این مقاله، بررسی تطبیقی و نقد دیدگاه ایشان در این موضوع است. هدف از این تحقیق، زمینهسازی برای ورود اندیشمندان معاصر اسلامی به نظریهپردازی در این خصوص در بستر گفتوگو با صاحبنظران جهانی است. روش تحقیق در این مقاله از حیث گردآوری مدارک، «کتابخانهای» و ازلحاظ ماهیت روش، تجزیه و تحلیل کیفی، «عقلی برهانی» است. در نتیجه تحقیق روشن شد که اصل بدیهی اول شهید صدر در تبیین نظریه احتمال، درواقع همان اصل عدم تفاوت کینز است و هر دو اندیشمند از راهبرد ایجاد تقسیمات فرعی تلاش کردهاند شبهات اصلی آن را پاسخ دهند. عمده یا تمام تناقضات ادعایی، بهخاطر ابهام در خود مساله احتمالاتی مورد نظر و یا تطبیق اشتباه پیشآمده است. نتیجه اینکه نظریه احتمال شهید صدر حاوی ظرفیتهای بزرگی برای رویارویی با چالشهای نو در این خصوص است. [1]. John Maynard Keynes اقتصاددان برجسته و تیزهوش انگلیسی که نظریه منطقی احتمال را بهمنظور کاربرد در علم اقتصاد پایهریزی کرد (1946 – 1883م).
Advocates of logical theory of probability have answered the objections raised against the principle of indifference by the critics. John Maynard Keynes[1] and Shahid Sadr are two celebrated characters in this field. In this paper, the main issue is to comparatively study and criticize their views. Our aim is to pave the way for contemporary Muslim intellectuals to theorize in the field in the course of their dialogue with globally-known people of ideas. The method adopted is library-reference for collection of data and intellectual analysis and synthesis for the content.The result demonstrates that Sahid Sadr’s first self-evident principle in the explanation of probability theory is indeed the same as Keynes’ principle of indifference; both of them tried to clear main doubts through a strategy of subdivision. The majority or all the so-called contradictions have happened due to the ambiguity in the very issue of probability or in the improper application. In a nutshell, Shahid Sadr’s theory of probability has large capacities to deal with new challenges in this field. [1]- A British intelligent and prominent Economist who founded the logical theory of probability in economy (1946-1883).
خلاصه ماشینی:
در نتیجه تحقیق روشن شد که اصل بدیهی اول شهید صدر در تبیین نظریه احتمال، درواقع همان اصل عدم تفاوت کینز است و هر دو اندیشمند از راهبرد ایجاد تقسیمات فرعی تلاش کردهاند شبهات اصلی آن را پاسخ دهند.
اما بهظاهر در تعبیر شهید صدر مشکلی وجود خواهد داشت؛ زیرا در این صورت، در نگاه اولیه همچنان علم اجمالی باقی است و این اصل میگوید که احتمال باید بهطور مساوی بین اعضا تقسیم شود.
در تعبیر کینز، به عدم تفاوت اشاره شده است که طبق اصل و بالبداهه، در حالت ادراکی فاعل شناسا نسبت به طرفهای مختلف نیز نباید تفاوتی وجود داشته باشد و در تعبیر شهید صدر، همه طرفها به یک شکل مشمول علم اجمالی هستند و تساوی نسبت آنها با علم اجمالی ما باعث تساوی حالت ادارکی ما نسبت به آنها میشود.
او در تلاش برای پاسخ به معمای کتاب، بهعنوان مقدمه اشاره میکند: در مثال رنگ کتاب ممکن است اینگونه دفاع شود که ما نباید از اصل عدم تفاوت با تقریر بیانشده استفاده کنیم؛ زیرا در این تقریر فرض بر این است که ما هیچ آگاهی مرتبط و مؤثری در معرفت نسبت به رنگ کتاب نداشته باشیم و حال آنکه ما به این حقیقت آگاهی داریم که دو رنگ مختلف در یک زمان نمیتوانند عارض بر یک شیء شوند.
این تقسیم باید به شکل مساوی انجام شود که از نظر شهید صدر بدیهی بوده و درواقع همان اصل عدم تفاوت است.