چکیده:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی بازی درمانی شناختی –رفتاری و قصه درمانی بر پرخاشگری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر که در مدارس ابتدایی استثنایی شهر تبریز مشغول تحصیل بودند. از روش نمونهگیری در دسترس برای انتخاب نمونه استفاده شد. لذا، نمونه آماری شامل 45 دانش آموز پسر ابتدایی بود که (15نفرهرگروه) با جایگزینی تصادفی درگروههای آزمایش وکنترل انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها، مقیاس پرخاشگری کودکان دبستانی شهیم (1387) مورد استفاده قرارگرفت. یکی از گروههای آزمایش برنامه آموزشی بازی درمانی (8 جلسه 45دقیقه ای بازی درمانی شناختی-رفتاری)، گروه بعدی برنامه آموزشی قصه درمانی (8 جلسه 45دقیقه ای قصه درمانی) و گروه کنترل برنامه آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین بازی درمانی شناختی-رفتاری و قصه درمانی با گروه کنترل در پرخاشگری تفاوت معناداری وجود دارد(001/0). همچنین قصه درمانی نسبت به بازی درمانی شناختی-رفتاری در کاهش پرخاشگری با ضریب تاثیر 69% موثرتر بود. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که قصه درمانی و بازی درمانی شناختی- رفتاری میتوانند به عنوان مداخلات تکمیلی در جهت کاهش و بهبود مشکلات روانشناختی دانش آموزان کم توان ذهنی به کار گرفته شوند.
The present study was conducted with the aim of comparing the effectiveness of cognitive-behavioral game therapy and story therapy on physical, relational and verbal aggression of mentally retarded students. This research was a semi-experimental study with a pre-test, post-test and control group design. The statistical population of this research includes all students with intellectual disabilities who were studying in Golestan Exceptional Primary School in Tabriz. The available sampling method was used to select the sample. Therefore, the statistical sample consisted of 45 elementary school boys who were randomly selected (15 students per group) with random replacement in experimental and control groups. In order to collect data, the aggression scale of Shahim primary school children (1387) was used. One of the experimental groups received the game therapy educational program (8 sessions of 45-minute cognitive-behavioral game therapy), the next group did not receive the educational program of story therapy (8 sessions of 45 minutes of story therapy) and the control group did not receive the educational program. The results of covariance analysis showed that there is a significant difference between cognitive-behavioral game therapy and story therapy with the control group in aggression components (0.001). Also, story therapy was more effective than cognitive-behavioral game therapy in reducing aggression with an effectiveness factor of 76%. Based on this, it can be concluded that story therapy and cognitive-behavioral game therapy can be used as complementary interventions to reduce and improve the psychological problems of mentally challenged students.
خلاصه ماشینی:
1 Daan Hulsmans, Roy Otten, Esmee, Schijven, Evelien, Poelen 2 Harris, McGarty, Hilgenkamp, Mitchell, & Melville, 3 Geiger, Noa Shpigelman, Feniger, 4Johnson, Bigby, Iacono, Douglas , Katthagen, & Bould 5 Mansell 6 Wu, Chen, Ma, Vomocilova 7Oliver, Adams, Allen, Crawford, Heald, Moss, Richards, Ham, Wilde, Woodcock 8American Psychiatric Association 94 پژوهش ها نشان داده است که کودکان کم توان ذهني مشکلات رفتاري متعددي راتجربه ميکنند که دراين ميان پرخاشگري بيشترين پايداري رادارد (سيف نراقي و نادري، ١٣٩٤).
روش هاي درماني مختلفي براي درمان و آموزش کودکان و نوجوانان کم توان ذهني پيشنهادشده است که از آن جمله ميتوان به روش هاي بازي درماني (حسين زاده ،١٣٩٧، دانيل ،٢٠١٩، صادق ،١٣٩٩، ضيايي ميناب ١٣٩٨، عاشوري و عابدي ،١٣٩٩، عاشوري و يزداني پور، ١٣٩٧)، قصه درماني (احمدي،١٣٩٩، اژدري و مصطفايي،١٣٩٧، جياجياوو،کگين چن ،يينگ ما و جانا وموسيلووا ،٢٠٢٠، حسني ١٣٩٩، دبيريان و حيدري شرف ، ١٣٩٨، صادق ،١٣٩٩، صادقي ثابت ،١٣٩٢، کيارسي، کيارسي و کيارسي،١٣٩٥، ، گيگر، پيگلمن ، فنيگر٤، ٢٠٢٠) ، نقاشي درماني (اميري، اميريان ، ١٣٩٥، 1Benjamin 2Nissimov-Nahum 3 Wu, J.
علاوه بر اين ،نتايج پژوهش حاکي از اثربخشي بيشتر آموزش قصه درماني برکاهش مولفه هاي پرخاشگري دانش آموزان کم توان ذهني آموزش پذير ميباشد که با نتايج تحقيقات حسني (١٣٩٩)، دبيريان و حيدري شرف (١٣٩٨)، معيني رادو محمدي (١٣٩٨)، وحيد (١٣٩٦)، کيارسي، کيارسي و کيارسي (١٣٩٥)، اژدري و مصطفايي (١٣٩٧)، صادقي ثابت (١٣٩٢)، جياجياوو،کگين چن ،يينگ ما و جانا وموسيلووا (٢٠٢٠)، گيگر، دخپيگلمن ، فنيگر (٢٠٢٠)، دانيل (٢٠١٩) همسو ميباشد، به طوري که نتايج تمامي اين تحقيقات مانند پژوهش حاضر منعکس کننده اثربخشي آموزش قصه درماني بر کاهش مشکلات رفتاري و بهبود مهارت هاي سازگاري، اجتماعي و ارتباطي کودکان ميباشد.