چکیده:
در پژوهش حاضر، به واکاوی پدیده کارآفرینی سازمانی، در سازمان تأمین اجتماعی استان کرمانشاه پرداخته شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته بود که در بخش کیفی از رهیافت نظاممند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهرهگرفتهشد. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی این پژوهش، شامل کارکنان و مدیران مرتبط با کارآفرینی و نوآوری در سازمان تأمین اجتماعی استان کرمانشاه و اساتید گروه مدیریت و کارآفرینی دانشگاه رازی بود. روش نمونهگیری و ابزار جمع آوری دادهها در بخش کیفی هدفمند گلوله برفی با مصاحبه نیمهساختارمند و در بخش کمی تمام شماری با پرسشنامه محققساخته بود. اجزای مدل پارادایمی از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی مشخص شد؛ سپس، اهمیت هر یک از عناصر مدل پارادایمی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج بخش کیفی و کمی پژوهش، مقولهها و میانگین رتبه مقولههای پدیده کارآفرینی سازمانی، در سازمان تأمین اجتماعی استان کرمانشاه به این شرح است: شرایط علی شامل سرمایه انسانی مستعد خودشکوفایی (2/97)، لزوم تدوین چشمانداز آیندهنگرانه (2/83)، ضرورت بهبود عملکرد مالی سازمان (2/132) و بزرگ شدن اندازه سازمان (2/07)؛ شرایط زمینهای شامل ساختار سازمانی پویا (43/1 و فرهنگ سازمانی کارآفرینانه (1/57)؛ شرایط مداخلهگر تسهیلساز شامل پشتیبانی مدیریت از رفتارهای کارآفرینانه (2/17)، سبک رهبری حمایتی تأثیرگذاران (2/28) و وجود زیرساختها و منابع سازمانی مناسب (1/55)؛ شرایط مداخلهگر محدودکننده شامل قوانین و سیاستهای حاکم بر سازمانهای دولتی (72/1)، تضاد سازمانی (07/2) و کنترل سازمانی (22/2)؛ راهبردها شامل تدوین استراتژیهای حامی رفتارهای کارآفرینانه (5/63)، بهبود سیستمهای انگیزشی و تشویق و پاداش (20/5)، برنامهریزی برای متعادلسازی تضاد سازمانی (5/40)، توسعه سیستم عارضهیابی و حل مشکلات (5/33)، بهسازی مداوم ویژگیهای کارآفرینانه کارکنان و مدیران (5/55)، بهبود سیستم تحقیق و توسعه (3/63)، مدیریت مقاومت در برابر تغییر (5/67)، بهبود ارتباطات سازمانی (4/27) و تناسب برنامهریزی ارزشیابی عملکرد با فعالیتهای کارآفرینانه (4/02)؛ پیامدها شامل بهبود سرمایههای اجتماعی سازمان (1/49) و بهرهوری و دستیابی به اهداف سازمان (1/51) را تشکیل داده است. در پایان نیز اقداماتی عملیاتی برای توسعه کارآفرینی سازمانی پیشنهاد شد.