چکیده:
تاریخنگاری نفت از دل حوادث و رویدادهای دهۀ 1320شمسی و افزایش نقش نفت در دگرگونی جامعه و گسترش استعمار نفتی تولد یافت. مصطفی فاتح کارگزار ردهبالای شرکت نفت انگلیس و ایران، با نگارش اثر پنجاه سال نفت ایران گامی مهم در رشد و اعتلا تاریخنگاری نفت در دورۀ پهلوی برداشت. پژوهش حاضر بر اساس روش تحلیل مضمون و تفسیر روایتهای تاریخی به این پرسش پاسخ میدهد که رویکرد تفکر تاریخی فاتح چه سمتوسویی دارد، تاریخنگاری او چه ویژگیهایی دارد و بهعنوان کارگزار ردهبالای شرکت نفت انگلیس و ایران چه رابطهای بین نفت و توسعۀ جامعه ایران برقرار میکند؟ این نوشتار بر این فرضیه استوار است که فاتح نقش دوگانۀ مثبت و منفی بر نفت دارد. او نفت را منبع مهم ثروت و عامل سرمایهگذاری گسترده و پیشرفت و از طرفی عامل توسعهنیافتن جامعۀ ایران میداند و علت آن را طبقات حاکم فاسد و نخبگان غافل و وابسته به دولت معرفی میکند. دیدگاه تاریخنگارانۀ او بر این فرض است که کشورهای استعماری عامل عقبماندگی دولتها و ملتهای نفتی است، ولی مورخ در معرفی انگلیس بهعنوان عامل استعمار، مصلحتاندیشی کرده و جایگاه سیاسیاش بر بینش تاریخی او چیرگی یافته است. فاتح در نقش منفی دولت انگلیس بهعنوان عامل اصلی عدم توازن توسعه و نفت در جامعۀ ایران ملایمتر و پنهانکارانهتر عمل کرده است. او با بهرهگیری از روش برجستهسازی نقش منفی افراد داخلی و خارجی، نقش دولت انگلیس در توسعهنیافتن ایران را به حاشیه رانده است. میتوان تاریخنگاری فاتح را تاریخنگاری شرکتی- نفتی نام نهاد.
Oil historiography emerged from the events of the 1320s and the increasing role of
oil in the transformation of society and the spread of oil colonialism. Mostafa Fateh,
a high-ranking representative of the Anglo-Iranian Oil Company, made an important
contribution to the development and promotion of oil historiography during the
Pahlavi period with his the book Fifty Years of Iranian Oil. Based on the method of
thematic analysis and interpretation of historical narratives, this study answers the
question of the direction of Fatih’s historical thinking, what are the characteristics of
his historiography, and what was his role as a high-ranking representative of the
Anglo-Iranian Oil Company. This article hypothesis that Fatih plays a double
positive and negative role in relation to oil. He considers oil as an important source
of wealth and the cause of extensive investment and progress, and on the other hand,
the cause of underdevelopment of Iranian society, and the reason is the corrupt
ruling classes and elites who are inattentive and dependent on the government. The
historian's view is based on the assumption that the colonial countries are the cause
of the backwardness of the oil states and nations, but the historian has introduced
England as the representative of colonialism, and its political position has dominated
its historical vision. Fateh has presented the negative role of the British government
as the main cause of the imbalance between oil and development in Iranian society
more gently and covertly. By emphasizing negative role of domestic and foreign
populations, he marginalizes the role of the British government in Iran's
underdevelopment. Fatih's historiography can be described as “corporate-oil
historiography. ”
خلاصه ماشینی:
پژوهش حاضر بـر اسـاس روش تحلیل مضمون و تفسیر روایت های تاریخی به این پرسش پاسـخ مـی دهـد کـه رویکرد تفکر تاریخی فاتح چه سمت وسویی دارد، تاریخ نگاری او چـه ویژگـی هـایی دارد و به عنوان کارگزار ردهبالای شرکت نفت انگلیس و ایران چه رابطه ای بین نفت و توسعة جامعه ایران برقرار می کند؟ این نوشتار بر این فرضـیه اسـتوار اسـت کـه فـاتح نقـش دوگانـة مثبـت و منفـی بـر نفـت دارد.
اهمیت تاریخ نگاری فاتح به این دلیل می تواند باشد که او جزء معدود کارشناسان اقتصادی است که دارای تحصیلات دانشگاهی در زمینة اقتصاد بوده و در سلـسله مراتـب اداری شـرکت نفت ایران و انگلیس نیز از مناصب بالایی برخوردار بود.
هرچند او از دولتمردان نهضت ملی شـدن صـنعت نفـت دلخوشـی ندارد و منتقد جدی آنان است و بر این باور است که آنان هیچ آشنایی با صنعت نفت ندارند و ناآگاهی شان به ضرر منافع ملی تمام خواهد شد (همـان:٣) بـا ایـن همـه سـعی کـرد بـه طـور غیرمستقیم و گاه مستقیم کنارآمدن با نظام جهانی یا شرکت نفت ایران و انگلـیس را مطـرح و توصیه کند.
او در یکـی از مفـردات نگارشـی خـود بـه «دروغ و تقلب و ریاکاری آن هم به اسلوب شرقی » طبقة حاکم حمله مـی بـرد و راه نجـات را «تربیت آنگلوساکسونی » جوانان ایرانی می داند، حتی پیشنهاد بورسیة ایرانیـان توسـط نهادهـای وابسته به انگلیس را در این جهت مهم و ضروری ارزیابی می کند (همان: ٤) او در تاریخ نگاری خود بارها بر صداقت خود در ارائة اسناد و مدارک و تجربة سی ساله اش تأکید می کند و تجربة تاریخی را فراتر و برتر از راههای دیگر پیشرفت می داند و معتقـد اسـت «همة ترقیات و پیشرفت های بشری روی امتحان و آزمایش و تجربه است .