چکیده:
در عرصه تجارت جهانی، اجرای قراردادهای پیمانکاری بینالمللی با چالشها و مسائلی رو به رو است. یکی از این مسائل، تعهد عام کارفرما به فراهمسازی شرایط اجرای این قراردادها و مسئولیت ناشی از نقض آن است. نکته اصلی و گرهگشا در این خصوص، تعیین مبنای مسئولیت کارفرما ناشی از نقض تعهد عام وی به فراهمسازی شرایط اجرای قراردادهای پیمانکاری بینالمللی خواهد بود که موجب قابل دفاع بودن چرایی تکلیف و به عبارتی تعهد عام کارفرما در این زمینه میشود. در این مقاله، بر آن هستیم موضوع را با مطالعه تطبیقی در حقوق کانادا و ایران مورد بررسی قرار دهیم. روش تحقیق، توصیفی- تطبیقی با رویکرد «زمینهای» است؛ با این توضیح که محور پژوهش ما در یک زمینه خاص و آن «قرارداد پیمانکاری بینالمللی» است. روش گردآوری منابع پژوهش نیز، کتابخانهای است که با بهرهگیری از منابع مکتوب، اسناد و مدارک و در صورت لزوم، اطلاعات اینترنتی انجام میپذیرد. یافته حاکی از آن است که در حقوق کانادا و ایران، مبنای اصلی مسئولیت ناشی از نقض تعهد عام کارفرما «نظریه مدیریت خطر» دانسته شده است؛ توضیحاً با توجه به اینکه خطرات غالبی که در حوزه قرارداد پیمانکاری بینالمللی به وقوع میپیوندد، غالباً با منافع کارفرما از اجرای قرارداد در تعارض است، وی باید برای جلوگیری از بروز این خطرات و خسارات ناشی از آن، آنها را مدیریت و کنترل نماید.
In the scope of global trade, the implementation of international contracting contracts is facing some challenges and issues. One of these issues is providing the conditions for implementation of these contracts and the obligation of the employer in this regard. The main and crucial point is to determine the basis of employer's general obligation to provide the conditions for implementation of international contracting contracts which makes defensible why of the task and in other words, the employer's general obligation in this scope; because the existence of any obligation must be based on a foundation that in absence of that foundation, imposing the obligation will be eliminated. In this article, we intend to examine the issue with a comparative study of Canadian and Iranian law. The research method is descriptive-comparative with a "contextual" approach. The focus of this research is on "international contracting contract". The method of collecting research resources is a library, which is done by using written sources, documents and if Necessary, online information. The research finding Suggests that in Canadian and Iranian Law, the Main foundation for Liability arising breach of the employer's general obligation is the “Risk Management Theory”, with explanation that the prevailing risks that occur in the scope of international contracting contract are often in conflict with the employer's interests in the performance of the contract, he must in order to avoid these risks and the resulting damages, manage and control.
خلاصه ماشینی:
یافته حاکی از آن است که در حقوق کانادا و ایران ، مبنای اصلی مسؤولیت ناشی از نقض تعهد عام کارفرما «نظریه مدیریت خطر» دانسته شده است ؛ با این توضیح که با توجه به این که خطرات غالبی که در حوزه قرارداد پیمانکاری بین المللی به وقوع میپیوندد، غالباً با منافع کارفرما از اجرای قرارداد در تعارض است ، وی باید برای جلوگیری از بروز این خطرات و خسارات ناشی از آن ، آن ها را مدیریت و کنترل کند.
یکی از موضوعاتی که در این خصوص مسکوت مانده ، بررسی و تحلیل مبانی مسؤولیت ناشی از نقض تعهد عام کارفرما به فراهم سازی شرایط اجرای قراردادهای پیمانکاری بین المللی است .
نظریه خطر در ابتدا لازم به ذکر است که خطرات مرتبط با قرارداد پیمانکاری بین المللی متعدد بوده و همین امر، تمامی اهداف طرح نظیر قلمرو، زمان ، هزینه و کیفیت را در معرض خطر قرار داده و ازاین رو، تأثیرات آن ها باید در طول طرح در نظر گرفته شوند (کلایوام ، ١٣٩١، ص ٤٨).
بنابراین میتوان از نکات فوق نتیجه گرفت که در حقوق کانادا همانند رویه و اصول حقوقی حاکم در خصوص نظریه خطر، آن خطراتی که با منافع کارفرما در ارتباط بوده و ازاین رو، برای وی نسبت به کنترل و مدیریت آن ها تعهد ایجاد میکند، در فرض بروز نیز، هرگونه مسؤولیت جبران به کارفرما تحمیل میشود؛ به عبارت دیگر، شخصی که از وجود منفعت اجرای طرح بهره مند میگردد، خطرات ناشی از آن را نیز باید کنترل و مدیریت کند.