چکیده:
یکی از مهمترین ویژگیهای سبکی شعر عصر مشروطه را میتوان مردمیشدن زبان شعر این دوره دانست. در این دوره، شعر هر چه بیشتر به زبان مردم نزدیک شد و واژگان محاورهای و گفتاری بسیاری به زبان شعر راه یافت. درصد واژههای ترکی در زبان محاورهای فارسی به سبب تعاملات گسترده بین زبان ترکی و فارسی، در مقایسه با زبان ادبی، بالاست و این نزدیکی زبان شعر به زبان محاوره، سبب نفوذ و رسوخ هر چه بیشتر لغات ترکی در شعر مشروطه شد که گرایش به کاربرد زبان محاورهای داشت. بررسی شعر مشروطه از جهت ورود واژههای ترکی نشان میدهد که در این دوره، برخلاف دورههای قبل، بسامد واژههای ترکی که در زبان محاورهای فارسی کاربرد داشته بر واژههای کهن ترکی رایج در متون نظم و نثر، فزونی میگیرد. اگر در گذشته واژههای کهن ترکی چون طغرا، یارغو، یَزَک و غیره کاربرد داشتند؛ در دورۀ مشروطه واژههای رایج در زبان زندۀ معاصر فارسی که ناشی از ارتباطات روزمرۀ زبان ترکی و فارسی است، بیشتر میشود و درصد واژههای ترکی بالاست. این پژوهش که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی انجام شده است با بررسی کاربرد واژههای ترکی برگرفته از زبان محاورهای فارسی در شعر چند شاعر دورۀ مشروطه، هم وامگیری از زبان ترکی در این دوره و هم ارتباط این وامگیری زبانی با محاورهگرایی زبان شعری شاعران مشروطه را آشکار میسازد. با توجه به نتایج این تحقیق میتوان گفت که حضور واژههای عامیانه ترکی در راستای عامهگرایی زبانی شعر مشروطه است.
One of the most important stylistic features of the Mashroteh era poetry in Iran, is the closing language of poetry to the colloquial one. In this era, poetry became more and more close to the colloquial language, and many colloquial words entered into the language of poetry; The percentage of Turkish words in the colloquial language was high compared to the literary language due to the extensive interaction between the Turkish and Persian languages, and this closeness of the poetry language to the colloquial language caused more and more Turkish words to penetrate in the Mashroteh era poetry. In this era, unlike the previous ages, the Turkish words used in the Persian colloquial language surpasses the old Turkish words common in persian prose and verse texts. Meanwhile, It can be said that the presence of Turkish colloquial words is also proved the colloquial language of Mashroteh era poetry. Based on this, we decided to survey the presence of Turkish loan words in Persian colloquial language, that entered the Persian Mashroteh era poetry language. The result of the present study, shows the high frequency of use of Turkish words taken from the colloquial Persian language in Mashroteh era poetry.
خلاصه ماشینی:
اين کلمه در ديوان لغات الترک به صورت «قرغ » و «قرق » و در معناي «جاي ممنوع و حمايت شده براي اميران و جز آن »(کاشغري، ۱۳۷۵: ۷۸۱/ ۷۸۷ ) آمده است : شهد لب من نمکيده است کس در قرق من نچريده است کس (ايرج ميرزا، ۱۳۵۳: ۱۰۶) - قرمساق قرمساق نيز واژه اي ترکي به معني «هر که زن خود به ديگران دهد، آن که دلالي نامشروع زنان کند»(شاهمرسي،۱۳۸۷: ۷۸۹) و مترادف با قلتبان در تاريخ بيهقي و ادبيات سنتي است .
در فرهنگ شاهمرسي هم چنين معني شده است :«اسب سرخ مايل به سياه »(شاهمرسي، ۱۳۸۷: ۸۷۴) تو هم کمتر نيي از آن رنودان کهر کمتر نباشد از کبودان (ايرج ميرزا، ۱۳۵۳: ۹۳) - مرال مرال (يا مارال ) در زبان ترکي به معناي نوعي گوزن است ؛«مرال : گاو کوهي، غزال ، آهو»(معين ، ۱۳۸۲: ذيل «مرال »)/ به شکل مارال نيز تلفظ مي شود و به «گوزن سفيد ماده که رنگ موهاي آن تابستان خاکستري روشن مايل به قهوه اي و در زمستان تيره تر است »(شاهمرسي،۱۳۸۷: ۹۳۶).
اين لغت در بيت زير از بهار به کار رفته است : اي ترکمنان نيک منظر ريزيد به شهر و قلعه يکسر چاپيد هر آنچه اسب و استر ز آغوش پدر کشيد دختر (بهار، ۱۳۸۷: ۱۷۱) - چلاق کلمه «چلاق » که به صورت هاي «چلاغ »، «چلاخ »،«چولاق » ،«چولاغ » و «چولاخ » نيز کاربرد دارد، وام واژه اي از زبان ترکي در معناي «آدم شل » است .